ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بدون عشق دلسردم ، کمی آقا نگاهم کن
سرا پا غصه و دردم ، کمی آقا نگاهم کن
درختی بی ثمر هستم ، برایت دردسر هستم
خزانم ... شاخه ای زردم ، کمی آقا نگاهم کن
نشستم با دو چشم تر ، خجالت می کشم دیگر
از این طرزِ عملکردم ، کمی آقا نگاهم کن
نکن قلب گدا را خون ، نگو سائل برو بیرون
فقیرم ... از همه طردم ، کمی آقا نگاهم کن
ندارم بیم رسوایی ، به امید تماشایی
دم میخانه می گردم ، کمی آقا نگاهم کن
برای وصل جنت نه ، وُفور ناز و نعمت نه
به عشقت نوکری کردم ، کمی آقا نگاهم کن
ز هجرانت نمردم من ، به دردت هم نخوردم من
فدای غربتت گردم ، کمی آقا نگاهم کن
به سوز سینه ی زهرا ، به آه زینب کبری
صدایت می زنم هر دم ، کمی آقا نگاهم کن
امان از شام و ویرانه ، عقیله بود و بیگانه
دو جمله روضه آوردم ، کمی آقا نگاهم کن
من از ضرب لگد خواندم ، دوباره روضه بد خواندم
صدایت را در آوردم ، کمی آقا نگاهم کن
به یاد غربت زینب ، خرابه می روم هر شب
شبیه جغد شبگردم ، کمی آقا نگاهم کن ¹
۱. امام صادق علیه السلام در مورد جغد فرمودند :
آیا هیچ یک از شما او را در روز دیده اید ؟ عرض شد : خیر در روز آشکار نمی شود و فقط در شب ظاهر می گردد . حضرت فرمودند : اما این که این حیوان پیوسته در خرابه ها مسکن گرفته و در آبادی نمی آید جهتش آن است که وقتی حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند این حیوان به واسطه ی قسم بر خود حتم نمود که ابدا در آبادی سکنا نکرده و منزلش تنها در خرابه ها باشد . پس پیوسته در روز صائم و حزین است تا شب فرا برسد و وقتی شب درآمد از ابتدای آن تا صبح بر مصیبت امام حسین علیه السلام زمزمه و نوحه سرائی و مرثیه خوانی می کند.
کرامات الحسینیة
کامل الزیارات - ترجمه ذهنى تهرانى ، صفحه ی ۳۱۹