جهت دریافت کامل مراسم " ولادت حضرت محمد و حضرت امام صادق علیهما سلام " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید
جهت دریافت کامل مراسم " ولادت حضرت محمد و حضرت امام صادق علیهما سلام " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
لب نگار که باشد رطب حرام بود
زمان واجبمان مستحب حرام بود
فقیه نیستم اما به تجربه دیدم
بدون عشق ؛ مناجات شب حرام بود
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند
آثاری از طلوع محبت گذاشتند
با خلقت تو ای همه ی آبروی خلق
منّت سر اهالی خلقت گذاشتند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کشید بند طناب و شما زمین خوردی
شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی
تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند
مگر چه قدر شما با صدا زمین خوردی؟
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تیره ای از تبار تاریکی
آبروی مدینه را بردند
پا برهنه بدون عمامه
دست بسته...تو را کجا بردند!؟
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گوشه ای از حرای حجره ی خویش
نیمه شب ها ، خدا خدا می کرد
طبق رسمی که ارث مادر بود
مردم شهر را دعا می کرد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
آسمان است و زمین دور سرش می گردد
آفتاب است و قمر خاک درش می گردد
این قد و قامت افتاده درخت طوبی است
این محاسن به خدا آبروی دین خداست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
نفس نفس زدنم را حسین می بیند
جراحت بدنم را حسین می بیند
نحیف هستم و آتش به جانم افتاده
و شعله های تنم را حسین می بیند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
شب جمعه به لب نوا دارد
نفسش بوی کربلا دارد
به روی سر در حسینیه اش
پرچم صاحب اللوا دارد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عاشقم از تبار سلمانم
زیر دین محبتت باشم
آمدم تا تمامی عمرم
دست بر سینه خدمتت باشم