ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کشید بند طناب و شما زمین خوردی
شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی
تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند
مگر چه قدر شما با صدا زمین خوردی؟
چه عاشقانه سر کوچه ی بنی هاشم
به یاد حضرت خیرالنساء زمین خوردی
شتاب مرکب و زانوی خسته باعث شد
طیّ مسیر ، شما بارها زمین خوردی
صدای ناله ی زهرا مدینه را لرزاند
به دست بسته ، غریبانه تا زمین خوردی
دلت شکست و به یاد رقیه افتادی
خودت برای رضای خدا زمین خوردی