خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قاسمی» ثبت شده است

02

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عالم فدای خاک درت یا ابوتراب

هستم اسیر و در به درت یا ابوتراب

امشب ملائکه همگی صف کشیده اند

بهر طواف دور سرت یا ابوتراب

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


امشب شب گدایی و عرض ارادت است

باب المراد آمده و وقت حاجت است

امشب دوباره خنده به لب های مرتضی است

وقت نزول آیه ی ناب امامت است

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ما باده در پیاله ی عمار می خوریم

پایِ بساط میثم تمار می خوریم

تنها به خرج حیدر کرار می خوریم

خرده نگیر ! بر در و دیوار می خوریم

این عُرف شرعی ست ، به مقدار می خوریم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ناوک مژگانتان ما را ز پا انداخته

 گیسوان چون کمندت ، کار دل را ساخته

 دل نگو ! ویرانه ای پایین پایت مانده است

 لشگرخون ریز زلفت فاتحانه تاخته

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سلام ای حضرت دلبر سلام ای سبط پیغمبر

سلام ای معدنُ الرَّحمه سلام ای شافع محشر

کسی که جامعه خوانده دلش در سامرا مانده

چرا قسمت نشد دیگر نماز و اشکِ بالاسر

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خون می چکد ز دیده ی در خون شناورم

در بُهت چشم های گهربار مادرم 

سوز عطش به ریشه ی من تیشه می زند

خشکیده شاخه های بلند صنوبرم 

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آسمان را آه جانسوزت ز پا انداخته

 مادرت را باز در هول و ولا انداخته

 کاری از دست طبیبان بر نمی آید غریب !

 در کنار بستر تو ، مرگ جا انداخته

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تب دارترین تب زده ی بستر دردم

پر سوز ترین زمزمه ی حنجر دردم

رنگ رخ من بر همگان فاش نموده

در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 تقصیر ماست غیبت طولانی شما

بغض گلو گرفته ی پنهانی شما

 بر شوره زار معصیتم گریه می کنی

 جانم فدای دیده ی بارانی شما

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نسیم پرده ی گهواره را تکان می داد

برای عرض ارادت ، خودی نشان می داد

ستاره های درخشان خوشه ی پروین

کنار پنجره مبهوت کودکی شیرین

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

 السلام علیک یا ساقی

 گوشه چشمی ، خراب آمده ام

 اشک هایم دخیل دامن تان

 زائر بارگاه میکده ام

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ساقی بیاورید که بزمی به پا کنیم

ساغر بیاورید که قدری صفا کنیم

مطرب بیاورید که تا خط خویش را

از خط  پیروان طریقت جدا کنیم

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تیغ ابرویت غزل را در خطر انداخته

پیش پایت از تغزل بس که سر انداخته

 مرد این میدان جنگ نابرابر نیستم

تیر مژگانت ز دست دل سپر انداخته

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در مدح تو باید که ببندیم دهان را

وقتی که بریدند ادیبانه زبان را

ای آینه ی حسن خدا، یوسف مصری

با آمدنت تخته کند زود دکان را

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


توبه از جرم و خطا ، حال سحر می خواهد

خلوت نیمه ی شب ، اشک بصر می خواهد

وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست

دیدن نور خدا اهل نظر می خواهد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خـــاطراتش قشــنگ و زیبا بود

عطر سیب و اقاقیا می داد

روزهای خوشش دگرگون شد

گـــذرش تــا بـه کـــربلا افتــاد

 

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کشید بند طناب و شما زمین خوردی

شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی

 تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند

 مگر چه قدر شما با صدا زمین خوردی؟

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گوشه ای از حرای حجره ی خویش

نیمه شب ها ، خدا خدا می کرد

طبق رسمی که ارث مادر بود

مردم شهر را دعا می کرد

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


پیر بزرگ طایفه بود و کریم بود

در اعتلای نهضت جدش سهیم بود

مسندنشین کرسی تدریس علم ها

شایسته ی صفات حکیم وعلیم بود

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما