ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
افلاکیان برای علی نوحه می کنند
در مجلس عزای علی نوحه می کنند
بر رنگ زرد صورت او ضجّه می زنند
بر سُرخیِ حنای علی نوحه می کنند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
باز هم بنده ی تو گریه کنان می آید
بر من این دوریِ آقام گران می آید
همه جا جار زدم صاحبمان می آید
ای اجل صبر کن امّید جهان می آید
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند
دست های پینه دارش استراحت می کنند
نخل ها از غربت و بغض گلو راحت شدند
مردم از دستِ عدالت های او راحت شدند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
اعتنا کن بر دو چشمان تر من بیشتر
بر نگاه و التماس آخر من بیشتر
التماست کرد آن شب ، پای در ، وقت وداع
از پر مرغابیان بال و پر من بیشتر
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
چاه ها بوی مناجات امیر آوردند
بـغض ها خاطره از ظهر غدیر آوردند
ناله ی " قَد قُتِلَ العشق" به عالم می ریخت
عرش را در دلِ محراب به زیر آوردند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
پسر شهید اگر شد ، پدر طلبکار است
ز روزگار علی یک پسر طلب کار است
پس از گذشتن نه سال در بدهکاری
سی و سه سال علی ، همسفر طلب کار است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
این گونه ای که تو ، غرق خدا شدی
ماندیم ، بنده ای ! یا کبریا شدی ؟
هرجا که می رویم ، آنجا تویی علی
کون و مکان شدی ارض و سما شدی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گفتند فرق فاتح خیبر شکسته شد
فرقش نه ... رکن دین پیمبر شکسته شد
حالا که نیست فاطمه اش سر ، شکسته شد
تا زنده بود کِی سر حیدر شکسته شد ؟!
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود
شهر بی زهرا که مولا ! قابل ماندن نبود
با وضو آمد به قصد لیله الفرقت ، علی !
ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
می خواستی معنا کنی آیات قرآن را
روشن کنی راه کمال روح انسان را
در انزوای جهل ماندی تا به رسم صبر
از انزوا درآوری آیین خوبان را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای ولی نعمت من ، دلبر و دلدار علی
می زند هر نفسم نام تو را جار علی
هیچ کس جز تو مرا نیست خریدار علی
کمکم کن بشوم میثم تمار علی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در راه عشق مقصد آیینه ها یکی ست
میعادگاه و قبله ی اهل ولا یکی ست
در سیر خلق ، راه وصال خدا یکی ست
یعنی حقیقت نجف و کربلا یکی ست