ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای پهنه ی لطف تو به اندازه ی دریا
مضمون غزل های تر و تازه ی دریا
آن روز که لب تشنه برون آمدی از آب
پاشید بلافاصله شیرازه ی دریا
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای پهنه ی لطف تو به اندازه ی دریا
مضمون غزل های تر و تازه ی دریا
آن روز که لب تشنه برون آمدی از آب
پاشید بلافاصله شیرازه ی دریا
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای ردیف همه ی قافیه ها چشمانت
کعبه و زمزم و میقات و منا چشمانت
واژه ها پای ضریح کرمت معتکفند
تا که آغاز کند شعر مرا چشمانت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هر کس که دلش خواست ببیند عظمت را
باید برود تا که ببیند حرمت را
الحق که خدای ادبت ، ام بنین است
حق خیر دهد والده ی محترمت را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
اى حرمت قبله ی حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
تاج شهیدان همه عالمى
دست على ، ماه بنى هاشمى
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای علمداری که دستت بوسه گاه مرتضاست
افضل الاعمال حیدر بوسه بر دست شماست
اقتدا بر مرتضی کردند جمع اهل بیت
دست تو سرشار از عطر نسیم بوسه هاست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای خداوند ادب ، بنده ی عشق
کشته ی مهر و وفا ، زنده ی عشق
ادب و عشق و وفا ، مرهونت
همت و جود و سخا ، مدیونت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کار دارند عاشقان با شب
بهترین فرصت تمنا شب
مزد امشب نماز فردا شب
من مناجات مى کنم با شب
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سلام ای زاده ی حیدر سلام ای ماه دل آرا
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
دمِ میخانه بنشستم اگر چه غافل و پستم
ولی من نوکرت هستم نگاهی کن بر این شیدا
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عباس عاشقی است که همتا نداشته
کس تاب درک عاشقی اش را نداشته
محرابِ ابروان ابالفضل قبله است
گیرم که شهر ، صحنِ مصلا نداشته
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
آغاز کردم شعر خود را با اباالفضل
اذن ورودم در غزل شد یا اباالفضل
هر مشکلی از دیدِ من سهل است تا هست
مشکل گشای مردم دنیا اباالفضل
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
چون که بانوی کلابیه پسر آورده
چشم وا کن ، پدر خاک قمر آورده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای طعم نامت از عسل ناب ؛ ناب تر
حال دل خراب ؛ به یادت ؛ خراب تر
نور تو وقت تابش بی منّت خودش
از آفتاب آمده پُر آب و تاب تر