ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گریه ی عاشقان بی اثر نیست
مهدی از حال ما بی خبر نیست
بی تجلاّی خورشید رویش
روشنی در نگاه بشر نیست
او به جز شیعه یاری ندارد
شیعه را غیر خون جگر نیست
ای بسا شب که رفت و سحر شد
شام هجران ما را سحر نیست
بی چراغ است و دلگیر و تاریک
آسمانی که در آن قمر نیست
شیعه باشد جدا از امامش
مثل طفلی که او را پدر نیست
کشتی ار ناخدایش نباشد
ایمن از موج خوف و خطر نیست
در دل تنگ چشم انتظاران
جز غم مهدی منتظر نیست
یابن زهرا کجایی که بی تو
روزی از روز ما تیره تر نیست
تربت مادرت را نشان ده
قبر مادر نهان از پسر نیست
نخل «میثم» که سبز است دائم
جز به مدح شما بارور نیست