ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بخوان دعای فرج را که یار می آید
نسیم رحمت پروردگار می آید
بخوان دعای فرج را که ماه منتظران
چو مهر از افق انتظار می آید
بخوان دعای فرج را که می دهند نوید
به شهر دل شده گان شهریار می آید
بخوان دعای فرج را که با سپیده ی صبح
امید مردم امّیدوار می آید
بخوان دعای فرج را که یادگار علی
گرفته بر کف خود ذوالفقار می آید
بخوان دعای فرج را که در خزان فراق
نسیم روح فزای بهار می آید
بخوان دعای فرج را که آفتاب حرم
طلوع کرده و از کوهسار می آید
بخوان دعای فرج را که صبح دولت وصل
زده سپیده و گوید که یار می آید
بخوان دعای فرج را که آرزوی حسین
ز کعبه با جگر داغدار می آید
بخوان دعای فرج را بخوان بخوان «میثم»
که آن قرار دل بی قرار می آید