متن نوحه در ادامه ی مطلب
بابا غریبه ، مادر رو خاکه
صدام گرفته دلم هلاکه
چشمای بابا خونه
اشکاش مثل بارونه
دستاش میون بنده
لباش داره می خونه
زهرا منو رها کن
اشک منو نگاه کن
چشمات بارون اشکه
زهرا منو دعا کن
افتاده بین در شکسته
کبوتری با پر شکسته
با دستی که بی جونه
پاهایی که لرزونه
می خواد خودش بابا رو
به خونه برگردونه
دشمن با تازیونه
بالای سرشونه
بابا میگه با گریه
زهرا برو به خونه
زهرا منو رها کن
اشک منو نگاه کن
چشمات بارون اشکه
زهرا منو دعا کن
کسی از این راز خبر نداره
کی گفته حیدر سپر نداره
مادر با اشک و ناله
روی زمین بی حاله
حالا دیگه این کوچه
شبیه یک گوداله
این مکتب حسینه
تاب و تب حسینه
اینجا گریز روضه
یاد لب حسینه
آقام آقام حسینه