ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دوست دارم کز غمت یا فاطمه ! تنها بگریم
از یتیمان تو پنهان ، در دل شب ها بگریم
دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره
تا سحر با یاد تو ای زهره ی زهرا ! بگریم
دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه !
در کنار قبر تو آیم ، تک و تنها بگریم !
دوست دارم سر فرود آرم من بی کس به چاهی
بر کشم فریاد غربت ، های های آنجا بگریم !
دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند
گه به نخلستان ، و گاهی در دل صحرا ! بگریم !
دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم
از غم امروزشان ، وز غصه ی فردا بگریم
دوست دارم جانم از تن با نفس هایم بر آید
بس که با زهرا بگویم ، بس که بی پروا بگریم
گر چه ناچیزم "حسانا" ! دوست می دارم که من هم
جانم از پیکر بر آید بس که بر مولا بگریم