ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
شور میان مثنوی و مستزادها
مضمون ناب دفتر شعر فواد ها
در مکتب تو شاعر أمی قبول نیست ؟؟
دل بسته اند بر قلمت بی سواد ها
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق
و باز می کند امشب زبان به مدحت عشق
کسی که شعر خودش را نگفته میداند
که هست از برکات وجود و رحمت عشق
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هر کس که تاج مهر تو بر سر ندارد
از سجده ی گمراهیش سر بر ندارد
سرمایه ی عشق شما راه نجات است
بیچاره هر کس عشق تو در سر ندارد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
امشب شب گدایی و عرض ارادت است
باب المراد آمده و وقت حاجت است
امشب دوباره خنده به لب های مرتضی است
وقت نزول آیه ی ناب امامت است
ادامه ی شعر در ادامه ی مظلب
یک کوزه ی بی آب ، از دریا چه میداند
یک مشت خاک از غربت صحرا چه میداند
یک سائل بیچاره از آقا چه میداند
از چهارده خورشید عقل ما چه میداند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ناوک مژگانتان ما را ز پا انداخته
گیسوان چون کمندت ، کار دل را ساخته
دل نگو ! ویرانه ای پایین پایت مانده است
لشگرخون ریز زلفت فاتحانه تاخته
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
شب عید است و پر در آوردم
ز غزل خانه سر در آوردم
تا به عشقش ترانه بنویسم
دو سه تا لوح و دفتر آوردم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
همین بس است که دردانه ی پدر بودی
دوام نسل پدر بودی و پسر بودی
درخت نخل ولایت فقط تو را کم داشت
برای نخل ولا بهترین ثمر بودی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست
در چله گرفتن ثمری بهتر از این نیست
ما خم شراب از جگر غوره گرفتیم
در میکده ی ما هنری بهتر از این نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هر که سر خدمت نگار ندارد
هر چه که هم باشد اعتبار ندارد
بحث سر دیدن کریمی یار است
ور نه گدا بودن افتخار ندارد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
نسیمی از سر زلفت بهار دنیا شد
تو آمدی و اُمیدی به عشق پیدا شد
تو آمدی و خبر آمد از سُرادق عرش
زمین برای همیشه پر از مسیحا شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
روشن تر از روز است خیلی بامرامند
وقتی کریمان با گدایان هم کلامند
الحق که آقازاده ها یک یک امیرند
الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دهم ماه رجب ، عید جواد ، ابن رضاست
عطر ریحانه ز ریحانه در امواج فضاست
بـه رضا دسته گلی کرده خداونـد عطا
که گلستان وجود از نفسش روح فزاست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
امشب شب عید است همه گل بفشانید
خود را به در بیت ولایت برسانید
از دست رضا عیدی خود را بستانید
این بیت بخوانید بخوانید بخوانید