خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «arbaeen» ثبت شده است

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


امروز اربعین عزیز دو عالم است

یا این که روز دوم ماه محرّم است ؟

یک قافله رسیده که ره توشه اش غم است

یک قافله که قامت بانوی آن خم است

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اربعینی در دلم حال و هوایت مانده است

پس شمیم سیب سرخ روضه هایت مانده است

اربعینی گریه کردم من برایت روز و شب

تا به حالا بر تنم رخت عزایت مانده است

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کاروان داشت می رسید از راه ، دل زینب در التهاب افتاد

تا که چشمِ ستاره های کبود ، به سرِ قبرِ آفتاب افتاد

کاروانی که از هزاران دشت از سرِ شوق با سر آمده بود

به مرورِ غمِ خودش که رسید ، کم کم از مرکبِ شتاب افتاد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شدم اسیر غمی جانگداز پشت سرت

... و زنده ام به دو نذر و نیاز پشت سرت

یکی به نذر دوباره تو را بغل کردن

و دوم اینکه شوم سرفراز پشت سرت

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نازنین یار ! مرا باز ندیدی ! باشد!

به گمانم که دل از من تو بریدی ! باشد!

بود همواره امیدم که مرا می خواهی

من همانم که نشستم به امیدی ، باشد!

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عشقت مرا دوباره از این جاده می‌برد

سخت است راه عشق ولی ساده می‌برد

پای پیاده آمدم و شوق وصل تو

من را اگر چه از نفس افتاده ، می‌برد

مسافر کربلا

021

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به دلم داغ حرم را مگذارید فقط

به همین حال مرا وا مگذارید فقط

ببَریدم ببَریدم شده حتی در خواب

بین این شهر مرا جا مگذارید فقط

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر که باشد در دلش حال و هوایت بیشتر

گریه خواهد کرد بین روضه هایت بیشتر

گرچه عمری سائل لطف و مرامت مانده ام

می شوم شب های جمعه من گدایت بیشتر

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد

نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد

خوشا به حال خیالی که در حرم مانده

و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد

مسافر کربلا

020

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 من که در پیچ و خم جاده ی دنیا ماندم

دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟!

یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟

در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آنـچـه از مـن خواسـتـی بـا کاروان آورده ‏ام

یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده ‏ام

از در و دیـوار عـالـم فـتــنـه می ‏بـاریـد و من

بـی ‏پـنـاهـان را بـدیـن دارالامــان آورده‏ ام

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما