متن شعر در ادامه ی مطلب
در میزنی که وا بشود وا نمی شود
دردت غریبی است مداوا نمی شود
حالت بد است باز ولی روی مرکبی
پهلو شکسته مثل تو پیدا نمی شود
بیعت گرفتن تو به جایی نمی رسد
اینجا کسی به خاطر تو پا نمی شود
گریه نکن که گوش ندارند بشنوند
گریه نکن که حل معما نمی شود
شکاک ها به حرف تو اِن قُلت میزنند
که پاسخت به جز اگر ، اما نمی شود
پس می زنند روی تو را باز رو نزن
دیگر کسی مدافع مولا نمی شود
برگرد خانه بستری خانه ی علی
سعی اَت نتیجه بخش به این ها نمی شود
دیگر گذشته دوره ی آن احترام ها
قدی به پای آمدنت پا نمی شود