ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند
کجاست دیده ی روشندلان باطن بین
نگاه نیک نظر را به هر کسی ندهند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
با همین سوز که دارم بنویسید حسین
هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین
ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است
همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هر که باشد در دلش حال و هوایت بیشتر
گریه خواهد کرد بین روضه هایت بیشتر
گرچه عمری سائل لطف و مرامت مانده ام
می شوم شب های جمعه من گدایت بیشتر
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بار دگر حماسه ی خون را به پا کنیم
بر شاهدان کرببلا اقتدا کنیم
هرگز مباد آنکه در این عرصه ی حضور
مولای خویش را به غریبی رها کنیم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
داعش بترس از این همه گرد و غبارها
اصلاً به تو نیامده این گونه کارها
داعش بترس رحم به حالت نمی کنیم
داعش بترس از عجم از نیزه دارها