خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ashoora» ثبت شده است

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای تشنه که افتاده ای از مرکب عالی 

افتادی و شد خاک ز شانت متعالی 

ای کوه، عقیق است روان از جلواتت

یا خون شریفت زده بیرون ز زلالی 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را 

به خون نشانده دل دودمان عالم را

غم تو موهبت کبریاست در دل من

نمی دهم به سرور بهشت این غم را

مسافر کربلا

002
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چون زل زدن آخر شیری به شکارش
در بین دو ابرو گِره ای خورده به کارش
آن تیر که رفته ست گره را بگشاید
خود نیز گره خورده به چشمان خمارش 
مسافر کربلا

019

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آخر عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد 

چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد 

بنده ی خوب شدن بسته به یک غمزه ی توست 

گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بوی سیب سرخ دارد می وزد در کربلا

خاک هم از آسمان دل می برد در کربلا

یک نفر که جای دستش بال در آورده است

بیخود از خود دور گنبد می پرد در کربلا

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بازار اگرچه پر شده از سم فروش ها

اما دلم خوش است به مریم فروش ها

شاد از خریدن غم عشقم ولی دریغ

غمگینم از تجارت ماتم فروش ها

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تمام جسم تو زخمی...ولی فدای سرت

چه آمده به سرت زیر تیر و نیزه و نعل؟

بگو که بوسه بگیرم من از کجای سرت؟

دخیل بسته ام امروز هم به پیرهنت

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر صبح و ظهر و شام و سحر ضجه میزنی 

همراه اشک و سوز جگر ضجه میزنی 

سجاد خانواده ای و وقت نافله 

بر آخرین نماز پدر ضجه میزنی 

مسافر کربلا
001
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد

سجاده اش معطرِ با اشک ناب شد

او سید البکاء حسینیه ی خداست

گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند

همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند


گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت

ماه از میسره ، خورشید هم از میمنه رفت

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آماده باش مقصد ما در سفر یکی ست

سرهایمان جداست ولی بال و پر یکی ست

این ها برای کشتن ما صف کشیده اند

از هر کجای دشت بپرسی خبر یکی ست

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بخوان به گوش سحرها اذان علی اکبر

بخوان دوباره برایم بخوان علی اکبر

لب ترک ترکت را به هم بزن اما

تکان نخور که نپاشد جهان علی اکبر

مسافر کربلا

018

جهت دریافت کامل مراسم " شب اول محرم هیات رایه العباس " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 


مسافر کربلا

010

جهت دریافت کامل مراسم " شب اول محرم هیات مکتب الزهرا " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 


مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بین میدان قاسم است یا ماه تابان آمده؟!

سیزده ساله ترین پیرِ جوانان آمده 

بس که با هیبت رسیده من نفهمیدم دگر

یک تنه او آمده یا کل گردان آمده؟! 

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


برای آینه بودن که انتخاب شدم

چو ماه مطلع انوار آفتاب شدم 

مرا هر آینه ذخرالحسین می خواندند

دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود

همان دم است که دلبر ز بَر جدا بشود 

خودت بگو که شدی مجتبای این صحرا

بگو چگونه پسر از پدر جدا بشود 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


او کعبه ی سروده ی هر انجمن شده است

او دلبر هزار اویس قرن شده است 

او "کلنا محمد" آقای کربلاست

گاهی علی و فاطمه ، گاهی حسن شده است 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غم تو سینه به سینه به این هزاره رسید

به گوشه گوشه ی عالم به هر کناره رسید 

پدر که خون تو را رو به آسمان پاشید

غمت به ماه و به خورشید و هر ستاره رسید 

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما