خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۰۸ مطلب با موضوع «اهل بیت علیهم السلام :: حضرت زهرا سلام الله علیها :: شهادت» ثبت شده است

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حلقه ی انگشتر دین را نگین افتاده بود

آیه ی تطهیر بر روی زمین افتاده بود

از درِ بیت الولا می رفت آتش بر فلک

پشت آن در هستی هست آفرین افتاده بود

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بت پرستان کعبه ی توحید را آذر زدند

روز روشن با لگد بیت خدا را در زدند

در مدینه هر چه گردیدند ، گل پیدا نشد

جای گل با شاخه ی هیزم به زهرا سر زدند

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خدا حقیقت نـور است و مظهرش زهراست

نبی عصـــاره ی قــرآن و کــوثـرش زهراست

چه غم که قلّه ی امکان شود به طـوفان غرق

علـی سفینه ی نوح است و لنگرش زهراست

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای مصحف رخسار تو قرآن محمد 

سر تا قدمت روضه ی رضوان محمد 

هم مادر توحیدی و هم دخت نبوت 

هم کفو علی هستی و هم جان محمد 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای بضعه ی پیغمبر یا فاطمة الزهرا 

ای دخت پدر پرور یا فاطمة الزهرا 

هم قدری و هم کوثر یا فاطمة الزهرا 

حورای خدا منظر یا فاطمة الزهرا 

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تا در بیت الله الحرام از آتش بیگانه سوخت

کعبه ویران شد ، حرم از سوز صاحب خانه سوخت

شمع بزم آفرینش با هزاران اشک و آه 

شد چنان کز دود آهش سینه کاشانه سوخت

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گوهری سنگین بها از ابر گوهربار ریخت

کز غم جانسوز او خون از در و دیوار ریخت

تا ز گلزار حقایق نوگلی بر باد رفت

شاخه ی طوبی مثالی را ز آسیب خسان

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سینه‌ ای کز معرفت گنجینه ی اسرار بود

کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود ؟

طور سینای تجلی مشعلی از نور شد

سینه ی سینای وحدت مشتعل از نار بود

مسافر کربلا

024

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

اگر دیدی گل یاسی به روی چهره نم دارد

مپرس از درد و اندوهش مجال گریه کم دارد

نشاط صبحِ باغی را اگر طوفان به هم می زد

مپرس از باغبان حال نهالی را که غم دارد

مسافر کربلا

023

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مادرم در بستر است این روزها

روزیم چشم تر است این روزها

مردمِ شهر مدینه کارشان

ترک نهی از منکر است این روزها

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دست و پاگیرم ولیکن دست و پا دارم هنوز


هر چه هستم باز هم طبع گدا دارم هنوز


سفره ات را می تکانی روزی ما می رسد


گرچه سیرم کرده ای میل غذا دارم هنوز

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آفرینش شد بنا تنها برای فاطمه

پس هزاران بار جان ما فدای فاطمه

هر که می خواهد فنای حضرتِ دلبر شود

نیست راهی جز شود اول فنای فاطمه

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دم آخر وصیتی دارم

ای علی جان به خاطرت بسپار

نیمه شب ها حسین دلبندم

با لب تشنه می شود بیدار

مسافر کربلا
003
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هم سوخت بر حال دلش ، در شعله ها در

هم شعله زد بر جسم و جان ماسوا در

همدست شد دیوار با در بهر یک قتل

ای بی حیا دیوار ، آه ، ای بی وفا در

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


این روزهای تلخ آخر را تحمّل کن

حال دل بی تاب حیدر را تحمّل کن

تو رو به قبله هستی و من رو به تنهایی

پس اشک های سرد همسر را تحمّل کن

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حتماً خودش می خواست تا مخفی بماند

ابعاد تلخ ماجرا مخفی بماند

حتماًخودش می خواست تا مانند مادر

قبرش برای قرن ها مخفی بماند

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نامردهای شهر ، هم در را شکستند

هم حُرمت ساقی کوثر را شکستند

میخانه را آتش زدند و پیش چشمِ

ساقی عالم ، جام و ساغر را شکستند

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


با دستمال بسته به سر ، رفت پشت در

گرچه ز فرط گریه سراپاش ضعف داشت

دشمن ، پی شکستن حرمت رسیده بود

او حیدرانه آمده بود و نمی گذاشت

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما