خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خدا نوشته مرا پاسبانشان باشم 

مدافع حرم عمه جانشان باشم

خدا نوشته که بعد از هزار و اندی سال

شعاعی از قمر خاندانشان باشم

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گدای اهل بیت تا به آستانه می رسد

عطا و لطف هل اتی ز هر کرانه می رسد

چرا دو دست ما به سوی دشمنان دراز شد ؟!

مگر که رزق و روزی از سوی سما نمی رسد ؟

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بر شیعیان حیدر کرار مادر است

آن بانویی که باطن آیات کوثر است

ما از دعای فاطمه در بند حیدریم

این ذره ای از آن همه الطاف مادر است

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ماه زهرا تا که کردی تو در این ماه حلول

شمس با دیدن نورانیتت کرد افول

پای گهواره تو سجده کند جبرائیل

بوسه بر دست تو امشب زده زهرای بتول

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مدح هر کس که مقرر شده بر لب باشد

حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد

نیست شایسته ی هر کس که برد نامش را

نام او در خور لب های مودب باشد

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بانوی عشق ، صبر و حیا وامدار توست

باغ بهشت ، زنده به بوی بهار توست

زین ابی و زهره ی زهرای اطهری

منظومه ی زمین و زمان در مدار توست

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صبح ازل را با قدومش با صفا کرد

در عرش اعلا محشر کبری به پا کرد

زینب سلام الله وقت خلقت عشق

در عالم بالا تبانی با خدا کرد

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هرچه بد تا می کنم با من مدارا می کنی

 از سر لطف و کرم با بی حیا تا می کنی

حاجتم را می دهی تا من تقاضا می کنم

دردهایم را خودت فوراً مداوا می‌کنی

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بر روی دستم غیر خاکستر نیاوردم

شرمنده ام حالا که بال و پر نیاوردم

تو بی محلی کردی و من ریختم در خود

اما صدایش را همیشه در نیاوردم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ذکر درود ما به روح پاک یاران

مردان مرد از نسل نور و جنس باران

آنان که با غیرت حماسه آفریدند

ابلیس را از تخت خود پایین کشیدند

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چو نوری در دل ظلمت ؛ فروزنده تویی زهرا

و ایمان را به جان ها آفریننده تویی زهرا

کسی که رمز پیروزی شده در هر زمان نامش

چه دیروز و چه امروز و چه آینده تویی زهرا

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر دلی جای تو دلدار نباشد ؛ دل نیست 

با تو هر دل که بود زندگیش مشکل نیست

حاصل عقل بُود عشق و جنون میوه ی اوست 

هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست

مسافر کربلا

029

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر که با زهراست احساس سخاوت می کند

مور این وادی سلیمان را ضیافت می کند

دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است

هر که شد یکبار سائل کم کم عادت می کند

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


میان باید و شاید ، همیشه درگیر است

کسی که پای دلش در حصار زنجیر است

نخورده غصه ‎ی روزی ، گدای این خانه

که لطف صاحبِ خانه ، بدون تاخیر است

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شب جمعه است هوایت نکنم می میرم

یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم

ناله و شِکوه حرام است بر عشّاق ولی 

از فراق تو شکایت نکنم می میرم

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عالمی در عالم معنا ، نجف

قطعه ای از جنّه المأوا ، نجف

بارگاه قدس قدّیس وجود

آستان عرشی مولا ، نجف

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در این هوا که زمین گشته خیس و بارانی

برای مطلع شعرم ندارم عنوانی

قلم بهانه گرفته ؛ کجاست دفتر من ؟

دو خط غزل بنویسم برای یارانی ؛

مسافر کربلا

023

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نگو شکارچیان تیر را به یال زدند

که در شکستن سلطان میان خال زدند

در آسمان ظهورت پرنده های خیال

برای مقصد دستت چه قدر بال زدند

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گِلمان ساخته از تربت بُستانت شد

روحمان خلق ز انوار فروزانت شد

عقل می خواست تقابل بکند با عشقت

بی خبر از همه جا آمد و حیرانت شد

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غربت کشیده آشنایش فرق دارد

آهش ... صدایش ... گریه هایش فرق دارد

فهمیده هر کس ذره ای دوری چشیده

هجران زده حال و هوایش فرق دارد

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نه تنها من ز خاک تو شرف دادم ولادت را

هما هم می برد از سایه ی امنت سعادت را

خورَد تیر هلاکت کفتری که جلد بامی نیست

من و ترک حرم ؟ یا رب مخواه این ترک عادت را

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ماییم گدای حضرت معصومه

محتاج عطای حضرت معصومه

همراه رضا ز دیده خون می ریزیم

در روز عزای حضرت معصومه

مسافر کربلا

036

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ما را نوشته اند غبار مسیرتان

بی تاب های جلوه ی ماه منیرتان

بانو شما کریمه ای و ما هم از ازل

هستیم تا قیام قیامت فقیرتان

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


" این بارگاه قدس که از عرش برتر است

آرامگاه دختر موسی بن جعفر است "

جانم فدای گنبد زردش که سال هاست

خورشید از تشعشع نورش ، منّور است

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رسیده ام به نفس های آخرم دیگر

که دست های خزان کرده پرپرم دیگر

میان سینه ی خود قلب پرپری دارم

نه سایه ی پدری نه برادری دارم

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در کنار تو همه حال توسّل دارند

شاعران در حرمت حسّ تغزّل دارند

هر چه بالا بروند از نظر سیر و سلوک

بی نگاهت عرفا ، باز تنزّل دارند

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اشکم دو چشمه بر لب مژگان درست کرد

در خشکسال عاطفه باران درست کرد

بشکن دل مرا که شکایت نمی کنم

کار مرا همین دل ویران درست کرد

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما