خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۲۱۰ مطلب با موضوع «اهل بیت علیهم السلام :: امام حسین علیه السلام :: محرم الحرام» ثبت شده است

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مُهر فراق بر جگرم خورد بی حسین

زخم خزان به برگ و برم خورد بی حسین

می خواستم نسوزم از این شعله ها ولی

آتش به روی بال و پرم خورد بی حسین

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت

وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت

فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش

هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وای بر آن کس که در این چند روز

بی خبر از قدرت چشم تر است

چشم تر گریه کنان حسین 

دادرس ما همه در محشر است

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ملائکه برات گریه ی مدام می کنند

برای روضه خوانی تو اهتمام می کنند

چقدر لقمه ی حلال وقف روضه می شود

چقدر خرج این محرم الحرام می کنند

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


می شود سوخت و خاکستری آورد به دست

باید اینگونه شد و دلبری آورد به دست

یک شبی مرحمت گوشه ی چشمی باید 

تا که بتوان سحر بهتری آورد به دست

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بنویس روی صفحه قلم ... آه کربلا

آتش گرفت باز دلم ... آه کربلا

دوری ، شکستگی ، دل پر خسته از همه

خیره به قاب عکس حرم ... آه کربلا

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


روضه خوان ها غالبا وقتی به منبر می رسند

با همان یک یا حسین از سر به آخر می رسند 

روضه ها را از پسر تحویل بابا داده و

از سر بر نیزه ی بابا به دختر می رسند

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حرکت از منا شروع شد و در تب کربلا به اوج رسید

روی لب های تشنه گل کرد و بر روی نیزه ها به اوج رسید

چارده قرن روضه شد حرکت ، چارده قرن از گلو رویید

باز لبیک گفت و مُحرم شد باز هم در منا به اوج رسید

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بهار تب زده قربانی خزان شده است

زمین بهانه ی نفرین آسمان شده است

سر مفسر قرآن به رحل نیزه نشست

چه خاک ها به سر خیل قاریان شده است

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کرببلاست غربت تلخ غریب ها 

فصل بلند ناله ی امن یجیب ها 

کرببلاست وادی از خودگذشتگی 

در موج خون حکایت شیب الخضیب ها 

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


می زند آتش به قلبم ماجرای نیزه ها

دیده می شد محشری از لا به لای نیزه ها

مصحفی که جای آن بر شانه های عرش بود

عاقبت تقطیع شد در کربلای نیزه ها

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اشک من در ماتمت از آب زمزم بیشتر

با غمت من خوش ترم آقا بده غم بیشتر

لحظه های عمر من در داخل هیأت گذشت

در تمام سال مجنونم ، محرّم بیشتر

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اینجا بساط غم فراهم می شود گاهی

حال جنون با گریه توام می شود گاهی 

اعجاز یا لطف شما سرشار می گردد 

چشمان من از اشک زمزم می شود گاهی

مسافر کربلا

016

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یک جهان روضه و یک ماه محرم داری

آه ، آقای غریبم ، چقدر غم داری

تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات

باز هم روضه ی ناخوانده به عالم داری

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به سینه مرهم زخم عزاست سینه زنی 

تسلی دل خون خداست سینه زنی 

سلاح اشک به کف سینه را سپر سازیم

که جوشن دل بی دست و پاست سینه زنی 

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ساربان غریب می‌ خواهی این همه مست را کجا ببری ؟

تشنه آورده‌ ای که آب دهی ، یا به سرچشمه‌ ی بقا ببری ؟ 

کعبه‌ ی هاج و واج را دیروز ، در معمای خود رها کردی

یک قبیله ذبیح آوردی غرق خون تا دل از مِنا ببری

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آن چنان که بارش باران نم نم دیدنی است

چشم خیس گریه کن های شما هم دیدنی است

هم نزول حضرت جبریل سوی روضه ها

هم گدایی کردن امثال حاتم دیدنی است

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غصه و غم خلق شد کل جهان را غم گرفت

از غم تو قلب مخلوقات در عالم گرفت

قبل خلقت روضه خواند و در گل آدم دمید

پس خدا اول برای روضه ی تو دم گرفت

مسافر کربلا

024

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی

می زند بر دل من شور محبت گاهی

شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم

می چشم از غم هجران تو تربت گاهی

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عاشقانت می فروشند عیش را ، غم میخرند

دل به پاى روضه می ریزند ماتم میخرند

باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد

بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


برگ سبز درخت یاسینیم

دست پرورده های آمینیم

وقف این آسمان شش گوشه

وقف این بارگاه دیرینیم

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خودم را از اول ، دوباره کشیدم

نشستم برایت ستاره کشیدم

کمی گریه کردم و پایین چشمم

نشستم دو تا راه چاره کشیدم

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رنگ عالم شد سیاه

در جهان عاطفه پیراهن غم شد سیاه

تکیه تکیه یا حسین

در غمت پیراهن این شهر کم کم شد سیاه

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز ده‌ شب می‌ شوم بارانی از غم‌ های تو

باز اشک گریه‌ کن‌ ها پای ماتم‌ های تو

این دهه در خانه‌ اش مهمان زهرا می‌ شویم

مادرت بانی‌ ست پایان محرم‌ های تو

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است 

هر جا که می گویم حسین ؛ آنجا بهشت است

هر روز از این روضه به آن روضه دویده 

حق دارد آن که گفته این دنیا بهشت است

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر کس که در این روزها باران ندارد

روز قیامت چهره ای خندان ندارد

هر کس به خاک کربلا سجده نکرده

گل هم که باشد ریشه در گلدان ندارد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مظلب


گرفته اند اجازه دم اذان با هم

بنا شده که فدایش کنند جان با هم

میان معرکه چون ذوالفقار می‌ مانند

اگر یکی بشوند این دو نوجوان با هم

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وقتی که روی نیزه کمی سر گذاشتی

در چشم ما دو بغض شناور گذاشتی

آن قدر روی نیزه به معراج رفته ای

پا از حریم عرش فراتر گذاشتی

مسافر کربلا

حسین26 

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شکر خدا تمامی ما سینه زن شدیم

با روضه های آل عبا سینه زن شدیم

اصلاً خدا برای همین آفریدمان

قبل از وجود ارض و سما سینه زن شدیم

مسافر کربلا

حسین25
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

کاش‌بودم‌شعله‌تاشمع‌مزارت‌میشدم

چلچراغ‌زائرشب‌زنده‌دارت‌میشدم

کاش‌بودم‌پرچم‌حاشیه‌دارماتمت

تاکه‌زینت‌بخش‌بزم‌سوگوارت‌میشدم

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما