ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده است
نه هر قدم که دم همه دم لطف کرده است
هو هوی ذوالفقار هم از هوی فاطمه است
یعنی که دم به تیغ دو دم لطف کرده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زهرا به ما قدم به قدم لطف کرده است
نه هر قدم که دم همه دم لطف کرده است
هو هوی ذوالفقار هم از هوی فاطمه است
یعنی که دم به تیغ دو دم لطف کرده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
از خود فرار کردم و لا یُمکنالفِرار
امشب دوباره آمدهام بر سر قرار
رسوای خویش گشتم و غرق خجالتم
من آمدم - ولی تو به روی خودت نیار
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بی تو بهار ما همان فصل خزان است
باد بهاری شعله ی آتشفشان است
در جاده ایم و پای رفتن را نداریم
بار فراق تو به دوش ما گران است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
از دل سرد مدینه قلب حیدر داغ شد
در میان شعله ها آیات کوثر داغ شد
از شرار دشمنی مردم بی چشم و رو
خانه آل پیمبر داغ شد در داغ شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مثل نسیم آمدنت ناگهانی است
مثل شمیم یاس، حضور تو آنی است
مثل بهار در همه جا پخش می شود
اخبار سبز صبح ظهورت جهانی است