خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۲۱۰ مطلب با موضوع «اهل بیت علیهم السلام :: امام حسین علیه السلام :: محرم الحرام» ثبت شده است


حسین88

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم

روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم

بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی

سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

مسافر کربلا

حسین87

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


درود بر تن عریان سید الشهدا

سلام بر لب عطشان سید الشهدا

ز نوک نیزه شده ملک بی حدود خدا

پر از تلاوت قرآن سیدالشهدا

مسافر کربلا

حسین86

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


پیکر قرآن، نشان تیرهاست

آیه آیه، طعمه ی شمشیرهاست

جسم پاک یوسفی در خون و خاک

مثل قلب پیر کنعان، چاک چاک

مسافر کربلا

حسین83

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 نگفتنی ست غم بی شمار انگشتر

چنان عقیق شدم داغ دار انگشتر

به مشک طعنه زده در میان قحطی آب

خوشا به حال لب آبدار انگشتر

مسافر کربلا

حسین82

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به صبح واقعه در خیل دوست دارانش

به ظهر حادثه در جمع بی قرارانش

غروب بر سر نی باز بین یارانش

"به ذکر و زمزمه چاووش سر به دارانش

مسافر کربلا

حسین81

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


زنده در هر دو جهان نیست به جز کشته ی دوست

کشته ام کشته ی او را که جهان زنده به اوست

از در دوست در آ، جلوه گه دوست ببین

که رخ دوست نبینی مگر از دیده ی دوست

مسافر کربلا

حسین80

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شب هم به حیرت از تو و این خطّ سِیر شد

آمد کسی به خیمه‌ی نورت «زُهیر» شد

مردی میان مسجد خود نرد عشق باخت

شد خطبه‌ی حماسه و نامش «بُریر» شد

مسافر کربلا

حسین8

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای کسانی که به داغ دل ما می خندید

ما ز جان مونس دردیم و شما می خندید

ملت گریه نگویید به عشاق حسین

خبر از عشق ندارید چرا می خندید

مسافر کربلا

حسین79

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چقدر آیینۀ کربلا شدن سخت است

کنار خیمه‌تان مبتلا شدن سخت است

تپش گرفته دلم، آسمان چرا ابری است؟

پر از غبار شده باز هم هوا ابری است

مسافر کربلا

حسین78

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ضریح شیشه عطری ست در زمین مانده

شمیم حنجره‌ی توست بعد از این مانده

شمیم حنجره‌ی توست این حوالی‌ها

که حسرتش به دل جنت برین مانده

مسافر کربلا

حسین77

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نشسته‌ام که بخوانم غزل غزل او را

و مثنوی بسرایم نگاه آهو را

من از تبسم یک گل به شور می‌آیم

و از حوالی آن شهر دور می‌آیم

مسافر کربلا

حسین76

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وحی خداست در سخنش، کیست این حسین؟

ریزد شفاعت از دهنش، کیست این حسین؟

ریحانۀ پیمبر و از سوز تشنگی 

آتش فتاده در چمنش کیست این حسین؟

مسافر کربلا

حسین75

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 شِیعَتِی یا کِرَامْ ......... یا عِظَامَ المَقَام

ای شیعیانم، ای اهل کرم و ای والا مرتبگان

 

فانْدبُوا یا حُسَیْنْ .......... بِفُؤادٍ حَزِیْنْ

نوای "یا حسین " را با دلی اندوهگین سر دهید

مسافر کربلا

حسین72

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چون روز روشن است که قصدش مصاف نیست

این شاه کم سپاه که بی‌لشکر آمده

یاران نظر کنید به پهلو گرفتنش

این کشتی نجات که بی‌لنگر آمده

مسافر کربلا

حسین71

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سنگین دلان شام تو را سنگ می زنند

گاهی تو را و گاه مرا سنگ می زنند

آید صدای نالۀ زهرا به گوش من

از روی بام تا که تو را سنگ می زنند

مسافر کربلا

حسین70

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


قافله قافله از دشت بلا می گذرد

عشق، ماتم زده از شهر شما می گذرد

آه ای مردم غفلت زده ی خواب آلود:

سَحَر از کوچه ی خالی ز دعا می گذرد

مسافر کربلا

016

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کربلا را می ‌سرود این بار ، روی نیزه‌ ها

با دو صد ایهام معنی‌ دار ، روی نیزه‌ ها

نینوایی شعر او از نای هفتاد و دو نی

مثل یک ترجیع شد تکرار ، روی نیزه‌ ها

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


زندگی چیز دیگری شده است ، تا به نامت رسیده ایم حسین !

عشق سوغاتِ کربلاست اگر مزه اش را چشیده ایم حسین !

هر دلی را به دلبری دادند ، هر سری را به سَروری دادند

ما که هر وقت گفته ایم خدا ، از خدایت شنیده ایم : حسین !

مسافر کربلا

حسین67

ادامه ی شعر در ادامه  یمطلب


آتش چقدر رنگ پریده ست در تنور

امشب مگر سپیده دمیده ست در تنور

این ردّ پای قافله ی داغ لاله هاست؟

یا خون آفتاب چکیده ست در تنور؟!

مسافر کربلا

حسین63

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بسیجیان همه در راه حق قیام کنید

 به جسم بی‌سر مولای خود سلام کنید

 همه به جانب گودال قتلگاه روید

 به آیه‌های به‌ خون ‌شسته احترام کنید

مسافر کربلا

حسین62

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده

در شب بیماریم آتش پرستارم شده

ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم

از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شده

مسافر کربلا

حسین61

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آرام تر بـرو که توانی نمانده است

تا آخرین نگاه زمانی نمانده است

بگذار تا که سیر نگاهت کنم حسیـن!

یک لحظه بعد از تو نشانی نمانده است

مسافر کربلا

حسین59

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تیر از بس که خورده بود حسین

بر تنش مثل پیرهن شده بود

نیزه هاشان تمام شد کم کم

موقع سنگ ریختن شده بود

مسافر کربلا

حسین58

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کمتر بر این غریب بدون کفن بزن

این ضربه ی دوازدهم را به من بزن

هر آنچه داشت رفت دگر جستجو نکن

اینقدر این شهید مرا زیر و رو نکن

مسافر کربلا

حسین55

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


پیش پای خودش به خاک افتاد

همه را با نگاه پس می زد

تکیه بر نیزه ی غریبی داشت

خسته بود و نفس نفس می زد

 

مسافر کربلا

حسین53

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ته گودال تمام بدنش می سوزد

خواهری دید عقیق یمنش می سوزد

نیزه ها زیر حرارت همگی ذوب شدند

بی سبب نیست جراحات تنش می سوزد

مسافر کربلا

حسین52

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بر حنجرت سرنیزه تا بالا و پایین می رود

انگار امواج صدا بالا و پایین می رود

ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرمله

در تُنگ دست ربنا بالا و پایین می رود

مسافر کربلا

حسین51

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کوتاه کن کلام ... بماند بقیه اش

مرده است احترام ... بماند بقیه اش

هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت

آمد به انتقام ... بماند بقیه اش

مسافر کربلا

حسین50

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رفته صبر از کَفَم این حال نمی‌فهمم چیست

عمق این فاجعه صد سال نمی‌فهمم چیست

در سرم هست از او طرح سری خون‌آلود

من که نقاشی و تمثال نمی‌فهمم چیست

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما