ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گریه ی عاشقان بی اثر نیست
مهدی از حال ما بی خبر نیست
بی تجلاّی خورشید رویش
روشنی در نگاه بشر نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گریه ی عاشقان بی اثر نیست
مهدی از حال ما بی خبر نیست
بی تجلاّی خورشید رویش
روشنی در نگاه بشر نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تو کیستی فروغ چراغ هدایتی
تـو لنگر سفینه ی نـوح ولایتـی
ناخوانده درس ، عالمه ی علم عالمی
مکتب نـرفته ، بـحر وسیع روایتی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دل مرده ام ز خاک درت زنده می شوم
با مِهر تو چو مهر ، فروزنده می شوم
چون در حریم خویش مرا راه می دهی
از جرم خویش و لطف تو شرمنده می شوم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خانه ی مولاست امشب جنّة الاعلای دیگر
فاطمه بگرفته در آغوش خود زهرای دیگر
جلوه گر شد اختری تابنده در ماه جمادی
اختری تابنده نه ، مهر جهان آرای دیگر
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد
امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد
امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد
با خطّ نور ، بر همه خطّ امان دهد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گل شده پژمرده و گلزار می خواند تو را
باغبان با ناله های زار می خواند تو را
در میان انبیا از اولین تا آخرین
بیشتر پیغمبر مختار می خواند تو را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دامن آلوده و بار گناه آورده ام
گر چه آهی در بساطم نیست ؛ آه آورده ام
هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آورده ام
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان عالم را
غم تو موهبت کبریاست در دل من
نمی دهم به سرور بهشت این غم را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ز سرشک دیده خاکِ عرفات را بشویم
به منا و یا به مشعر به کجا تو را بجویم؟
تو اگر به منکنی پشت ، چه کسی به من کند رو؟
من اگر به تو نگویم به که درد خود بگویم؟
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عطا کردی خطا کردم ، خطا کردم عطا کردی
وفا کردی جفا کردم ، جفا کـردم وفا کردی
تو بیشرمی ز من دیدی و بر رویم نیاوردی
ز عبد بیحیای خود حیا کـردی حیا کردی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عمری تباه کردم عمر گران بها را
دیدم ره درست و رفتم ره خطا را
دشمن مرا صدا زد از دوست غافلم کرد
دنبال غیر رفتم گم کردم آشنا را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای از همــه انبیــا درودت
ای روح ائمــه در وجـودت
عالـم همه بـر در تـو سائل
فرزنــد علــی! ابوالفضائل!
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
امشب شب نزول تمام ملائک است
باور کنید بخت، به کام ملائک است
هم کوثـر ولایـت و هم بادۀ بهشت
پیوسته بحر بحر به جام ملائک است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
جهان گردیده دریای کرامت
شب جشن است یا صبح قیامت
تو گویی ملک نامحدود هستی
چراغانی ست از نور امامت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
شادی کل عباد است عباد است عباد
فتح ابواب مراد است مراد است مراد
شادی و شور، جهاد است جهاد است جهاد
عید میلاد جواد است جواد است جواد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای کوثرِ کوثر محمّد
ای دخترِ دختر محمّد
معصومه ی دودمان عصمت
روح ادب و روان عصمت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای حرمت کعبۀ جان همه
عمّۀ سادات بنی فاطمه
فاطمۀ فاطمه بنت الامام
حضرت معصومه علیهاسلام
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
اى دختر و خواهر ولایت
آیینه ی مادر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
آرام دل امام هفتم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو
بیت الولای دل حرم با صفای تو
قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو
روح ملک کبوتر صحن و سرای تو
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
می وزد طرفه نسیمی که دم روحانی ست
همه جا جلوۀ یار و همه جا نورانی ست
شب وجد و شب شادی، شب مدحت خوانی ست
هشتمین روز همایون ربیع الثّانی ست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
امشـب بـه مـلایک خبری تازه رسیده
لبخنـد نجـات از نـفس صبـح دمیـده
شیطان عوض جامه دل خویش دریده
اوصـاف خـدا از دهـن بت که شنیده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای خوشه ای ز خرمن فیضت تمام علم
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
پرواز کرده دور سرت مرغ بام علم
برپا به پای کرسی دَرست قیام علم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای اهل جهان گوش به فرمان محمّد
این پنج کتب آمـده در شـأن محمّد
خواهید که در دامـن بیگانـه نیفتید
آرید همـه دسـت بـه دامـان محمّد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
نـام احـد کـه نام خداوند سرمـد است
میمی بر آن اضافه شده، اسم احمد است
آدم کـه گشت توبـه او نـزد حـق قبول
از فیـض«یا حمیدُ بحق محمـد» است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای صداقت تا قیامت بنده ای از بندگانت
ای کرامت سائلی از سائلان آستانت
ای علوم انبیا و اولیا زیر زبانت
ای اساتید جهان پیوسته مرهون بیانت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای صداقت سجده آورده به خاک پای تو
صدق در گفتار و در کردار و در سیمای تو
فضل و دانش ذرهای در پیش خورشید کمال
عقل و ایمان سایهای از قامت رعنای تو
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای علـم خـدا در نـفس روح فـزایت
ای بوسه زده صدق به خاک کف پایت
آغـوش خـدا بـاز بـه هنگام دعـایت
لبریـز شـده ظـرف زمان هـا ز ثنایت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یاین الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای ز چشم همگان ریخته اشک بصرت
حسنی و چو حسن خون شده عمری جگرت
همچو اجداد غریبت همۀ عمر غریب
به جوانی شده مسموم چو جد و پدرت