خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۷۸۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی اکبر لطیفیان» ثبت شده است

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


روشن تر از روز است خیلی بامرامند

وقتی کریمان با گدایان هم کلامند

الحق که آقازاده ها یک یک امیرند

الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟

در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟

دارم برای رنگ تنت گریه می کنم

پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خشکی ام رفت و وصل دریا شد

سردی ام رفت و فصل گرما شد

فارغم از خودم خدار را شکر

آسمانی شدم خدا را شکر

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


همه ش براى خودت ، آبرو به ما ندهید

غذا زیادتر از جنبه ی گدا ندهید

به درد عشق رسیدن دو سوم قرب است

هزار درد که دادید ، پس دوا ندهید

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آن قدر عاشقیم که املا نمی شود

مستیِ ما که در قلمی جا نمی شود 

زلف مرا به پنجره های ضریح عشق

طوری گره زدند ، دگر وا نمی شود 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دست اگر باشد دخیل کنج دامان بهتر است

از نماز شب توسل بر کریمان بهتر است 

دل ولو کوچک ، به لطف تو بزرگی می کند

یک دهِ آباد از صد شهر ویران بهتر است 

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


روی قبرم بنویسید که خواهر بودم

سال ها منتظر روی برادر بودم

روی قبرم بنویسید جدایی سخت است

این همه راه بیایم ، تو نیایی سخت است

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بى خانه زیر سایه ی دیوار خوش ترست

دیوانه بین کوچه و بازار خوش ترست

از هر چه بگذرم سخن یار خوش ترست

یعنى کلام حیدر کرار خوش ترست:

من عاشق محمدم و جار می زنم

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند

خاک شما شدند و هوادارتان شدند 

زیباترین اهالی دنیای عشق هم

یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند 

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای حضرت معشوق ای لیلاترینم

من از همه پروانه ها شیدا ترینم

سنگ ملامت خورده ی عشق تو هستم

یعنی میان عاشقان رسواترینم

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به احترام چشم هایت با دو پیمانه

سر می زنم هر روز میخانه به میخانه 

کافر نخوانیدم مسلمان همین دینم

من می روم مسجد ولى از راه بتخانه 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در میان جمعم اما باز غربت می کشم

جرم من این است که بار محبت می کشم

من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت

دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود

شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود 

نیست فرقی بین ربّ و عبدِ عین رب شده

گاه ذکرم یا رضا و گاه یا هو می شود

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


لب نگار که باشد رطب حرام بود

زمان واجبمان مستحب حرام بود

فقیه نیستم اما به تجربه دیدم

بدون عشق ؛ مناجات شب حرام بود

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اگر چه تو طبیبی و دوا درست می کنی

کمی برای خیر ما بلا درست می کنی 

از این طرف همیشه بارها خراب می کنم

از آن طرف همیشه بارها درست می کنی 

مسافر کربلا

022

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از دهِ آباد ما ویرانه می ماند به جا

آخرش از نام ما افسانه می ماند به جا

آن قدرها آمدند و آن قدرها می روند

سال هاى سال این میخانه می ماند به جا 

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


قبله تا طاق دو ابروى تو را کم دارد

چون نمازی ست که انگار خدا کم دارد

همه ی خلق سر سفره ی تو مهمانند

کرم سفره ی تو باز گدا کم دارد

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غم تا غم یار است از غم خیر دیدیم 

از گریه و از آه و ماتم خیر دیدیم 

هر وقت دم دادیم تو بر ما دمیدی 

مابین دم دادن دمادم خیر دیدیم 

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غیر از غم معشوق در عالم خبرى نیست

جایی خبرى نیست که از غم خبرى نیست

پروانه پرش سوخت ولى آبرویش شد

ما هم دلمان سوخته ، این کم خبرى نیست 

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باور نمی کردم گذرها را ببندند

من را که می بینند درها را ببندند

خورشید بودم زیر نور ماه رفتم

جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم

مسافر کربلا
003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


این ها به جای این که برایت دعا کنند

کف می زنند تا نفست را فدا کنند

هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند

تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در طریقت زحمت بسیارها باید کشید

تا تقرب منت جام بلا باید کشید

یار ما بد نیست از ما یک ملاقاتی کند

گه کریمان را به بالین گدا باید کشید

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آسمان است و زمین دور سرش می گردد

آفتاب است و قمر خاک درش می گردد

این قد و قامت افتاده درخت طوبی است

این محاسن به خدا آبروی دین خداست

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باید از دوست بخواهیم هدف گم نشود

ای جماعت بپذیریم که صف گم نشود

رهروانی که به دنبال نگار آمده اید

خیمه ی دوست پی آب و علف گم نشود

مسافر کربلا

...
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

یا دم هوی کسی یا دم تیغ دو سری
بر دل خسته دلان میکند آخر اثری
سال ها حلقه زدم بر در میخانه ی تو
که مگر بوسه زنم دست تو را پشت دری
مسافر کربلا

اجتماع بزرگ مدافعان حرم 9

نهمین اجتماع بزرگ مدافعان حرم

با سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان 

و نوای کربلایی حمید علیمی 

حاج حسین سیب سرخی

حاج عبدالرضا هلالی 

حاج روح الله بهمنی 


مسافر کربلا

ظهر شهادت امیرالمومنین - حاج سید مجید بنی فاطمه

ظهر شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام 

 مسجد حضرت امیر

با سخنرانی استاد حسین انصاریان

حجت الاسلام علوی تهرانی 

و نوای حاج سید مجید بنی فاطمه

حاج احمد نیکبختیان 


مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما