ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عطا کردی خطا کردم ، خطا کردم عطا کردی
وفا کردی جفا کردم ، جفا کـردم وفا کردی
تو بیشرمی ز من دیدی و بر رویم نیاوردی
ز عبد بیحیای خود حیا کـردی حیا کردی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مانند نور آمدی و لا مکان شدی
پرواز آسمانی هفت آسمان شدی
با جلوه های نوری بالانشین خود
خورشید صبح و ظهر و غروب اذان شدی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
امشب فرشتگان خدا سوگوار تو
پر می کشند گریه کنان تا دیار تو
هم ناله با دل همه ی آسمانیان
جبریل روضه خوان شده بانو کنار تو
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تو می روی و تازه غم ها پا بگیرد
بعد از تو تنهاییِ من معنا بگیرد
بانو! فقط نام تو «اُمّ المؤمنین» است
آن زن اگر چه نام زیبا را بگیرد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مومنون آیههای قرآنند
گاه مقداد و گاه سلمانند
از عرب تا عجم مسلمانند
همه فرزندهای بارانند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دردا که مثل میثم و سلمان نمی شویم
سلمان شدن که هیچ ، مسلمان نمی شویم
وقتی که غرق سستی و جهل و تغافلیم
لبریز استجابت و ایمان نمی شویم