خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۲۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متن شعر» ثبت شده است

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای تشنه که افتاده ای از مرکب عالی 

افتادی و شد خاک ز شانت متعالی 

ای کوه، عقیق است روان از جلواتت

یا خون شریفت زده بیرون ز زلالی 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را 

به خون نشانده دل دودمان عالم را

غم تو موهبت کبریاست در دل من

نمی دهم به سرور بهشت این غم را

مسافر کربلا

002
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چون زل زدن آخر شیری به شکارش
در بین دو ابرو گِره ای خورده به کارش
آن تیر که رفته ست گره را بگشاید
خود نیز گره خورده به چشمان خمارش 
مسافر کربلا

019

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آخر عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد 

چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد 

بنده ی خوب شدن بسته به یک غمزه ی توست 

گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بوی سیب سرخ دارد می وزد در کربلا

خاک هم از آسمان دل می برد در کربلا

یک نفر که جای دستش بال در آورده است

بیخود از خود دور گنبد می پرد در کربلا

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بازار اگرچه پر شده از سم فروش ها

اما دلم خوش است به مریم فروش ها

شاد از خریدن غم عشقم ولی دریغ

غمگینم از تجارت ماتم فروش ها

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر صبح و ظهر و شام و سحر ضجه میزنی 

همراه اشک و سوز جگر ضجه میزنی 

سجاد خانواده ای و وقت نافله 

بر آخرین نماز پدر ضجه میزنی 

مسافر کربلا
001
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد

سجاده اش معطرِ با اشک ناب شد

او سید البکاء حسینیه ی خداست

گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند

همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند


گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت

ماه از میسره ، خورشید هم از میمنه رفت

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آماده باش مقصد ما در سفر یکی ست

سرهایمان جداست ولی بال و پر یکی ست

این ها برای کشتن ما صف کشیده اند

از هر کجای دشت بپرسی خبر یکی ست

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بخوان به گوش سحرها اذان علی اکبر

بخوان دوباره برایم بخوان علی اکبر

لب ترک ترکت را به هم بزن اما

تکان نخور که نپاشد جهان علی اکبر

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آهش میان هلهله ها ناپدید شد

از گریه ی بدون صدا نا امید شد

دیگر بلند نام تو را میزند صدا

او نوحه خواند و خالق طرحی جدید شد 

مسافر کربلا

018

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مشکلاتم با توسل کردن آسان می شود 

دردهایم غالبا در روضه درمان می شود 

ابر چشمانم فقط بهر شما باریده است

شکر ، در ماه عزا باران دو چندان می شود

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فصل اشک و سوز و و آه از پرده ی دل میشود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل میشود 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی میکند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل میشود 

مسافر کربلا

016

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آیات زخمت یک به یک تفسیر دارد

هر زخم چندین روضه در تقدیر دارد 

مثل حبیب این روضه ها را دوست دارم

یعنی عزادارت مراد و پیر دارد 

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بس که اعجاز ز چشمان تو ظاهر شده است

نام تو زینت محراب و منابر شده است

غم نهفته شده در واژه ی جانسوز "حسین"

آه از نام شریفت متبادر شده است 

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


پیچیده در تمام جهان ماجرای تو

برداشته زمین و زمان را صدای تو

هَل مِن مُعین غربت میراث مادری

تکرار می شود وسط ماجرای تو

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چون تو هستی به کنارم گله ای نیست هنوز

با تو چون من ، که دلِ یکدله ای نیست هنوز

 لحظه ای از تو اگر دور شوم می میرم

شُکر ، بینِ من و تو فاصله ای نیست هنوز

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سایه ات تا روز محشر بر سر من مستدام

بهجة قلبی علیک دائما منی السلام

قرصِ قرص است از کنارت بودنم دیگر دلم

تکیه گاه شانه های خسته ام در هر مقام

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چُنانچه بهر مریضان طبیب دلچسب است

برای سائلتان عطر سیب دلچسب است

اگر چه ناله زنم از فراق کرب و بلا

ولی به یاد تو صبر و شکیب دلچسب است

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین

من سینه می زنم سپرم باش یا حسین

در طول عمرجز تو پناهی نداشتم

مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آقای آب های جهان ! آب ؛ العطش

پشت و پناه و تکیه ی ارباب ، العطش

ای ماه روشن همه شب های کربلا

ای تشنه ی نگاه تو مهتاب ، العطش

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دست بر سینه فرود آمد و دَم خوشبو شد

اشک از چشم برون آمد و غم خوشبو شد

نوحه های دودمه تاب ز هیات بردند

غم که روی جگرم ریخت ، دلم خوشبو شد

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


زیبایی ایام جمال حسنین است

دشمن خجل از جاه و جلال حسنین است

فرمود که سرخیل جوانان بهشت اند

این ذکر دل انگیز مدال حسنین است

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باب لهوف گریه و باب تو سوختن

این نعمت است در تب و تاب تو سوختن

عالم خراب ، حال من از آن خراب تر

حق است پای حال خراب تو سوختن

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود

چنگی به دل نمی زد اگر مرتضی نبود

ما را نوشته اند گدایان مرتضی

بر روی سینه حک شده این لوح یاد بود

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما