دوش دیدم از لبت پیمانه حاجت می گرفت | مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دوش دیدم از لبت پیمانه حاجت می گرفت

از شراب کهنه ات میخانه حاجت می گرفت

عاشقی در گریه می زد حرف هایش را به تو

سرخوشی با نعره ی مستانه حاجت می گرفت

سائل خانه ی تو گر چه زیاد است زیاد | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | رضا قربانی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سائل خانه ی تو گر چه زیاد است زیاد

کرمت چند برابر چه زیاد است زیاد

این طرف ها گذری کن که ببینی اینجا

در مسیر قدمت سر چه زیاد است زیاد

آتش عشق تو گر نیست کسی ایمن نیست | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | سید پوریا هاشمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آتش عشق تو گر نیست کسی ایمن نیست

بی عنایات شما خضر شدن ممکن نیست

مومن آن است که از عشق تو دیوانه شود

هرکسی نیست گدای در تو مومن نیست

همه ی حیثیت عالم و آدم با توست | مدح و مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام | علیرضا لک

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

همه ی حیثیت عالم و آدم با توست

در فرات نفسم گام بزن ، دم با توست

من از این جزر و مد سینه زنانت خواندم

ماه من ! شورش شب های محرّم با توست

ای پیشـوای اهل کرم یا علی مدد | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ای پیشـوای اهل کرم یا علی مدد

ای ناخدای کشتی غم یا علی مدد

با خط ثلث و آب طلا نقش کرده اند

بر طاق عرش ، قبلِ عدم ، یا علی مدد 

مست خاطرخواهم و دلداده ای وابسته ام | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

مست خاطرخواهم و دلداده ای وابسته ام

عهد، تنها با امیر مُلکِ دل ها بسته ام 

ذرّه ای خاکم که دارد وسعتی در حدّ دشت 

قطره ای ناچیزم و خود را به دریا بسته ام

به کجا برم سر خام خود که به شعله‌ ای بخرد مرا | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمد سهرابی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

به کجا برم سر خام خود که به شعله‌ ای بخرد مرا

به کجا کشم لب خام خود که به عالمی ببرد مرا

به خدا که او نرود ز دل به فسون مردم منفعل 

نرود برون همه ز آب و گل ، چه کُشد مرا چه کِشد مرا

زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | وحید محمدی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن

تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن

چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم

در آسمان و زمین محترم ، حلالم کن

وقت خوش دعا شده ، دست مرا بگیر | مناجات با خدا | محمدحسین رحیمیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

وقت خوش دعا شده ، دست مرا بگیر

درهای خیر وا شده دست مرا بگیر

کرده جواب هر کس و ناکس مرا خدا

این درد بی دوا شده ، دست مرا بگیر

با نگاهی هر که را خواهی تو آقا می کنی | مناجات با حضرت امام حسین علیه الشلام | یدالله شهریاری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

با نگاهی هر که را خواهی تو آقا می کنی

کافری لاقید را الگوی تقوا می کنی

یک شبه مست محل را می کشانی سوی خود

در بساط روضه او را پیر دانا می کنی

سال ها فکر من این است که تو الزاماً | مناجات با خدا | حسین قربانچه

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سال ها فکر من این است که تو الزاماً

از دعای چه کسی این همه خوبی با من

لحظه به لحظه ، دقیقه به دقیقه ، هر آن

لطف بی حد تو شد شامل من ، اما من

لطف بى حدّ کریمان قابل توضیح نیست | مناجات با خدا | حسین قربانچه

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

لطف بى حدّ کریمان قابل توضیح نیست

رغبتِ آنان به مهمان قابل توضیح نیست

با لباسى مندرس در میهمانىِ خدا

همنشینى پیش سلطان قابل توضیح نیست

مثل طفلی می نشینم گریه زاری می کنم | مناجات با خدا | آرش براری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

مثل طفلی می نشینم گریه زاری می کنم

تا در آغوشم نگیری بی قراری می کنم

با تو بعضی وقت ها ساز مخالف می زنم 

با تو بعضی وقت ها ناسازگاری می کنم

یک قطره اشک شرم مرا " یم " حساب کرد | مناجات با خدا | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

یک قطره اشک شرم مرا " یم " حساب کرد

کوثر حساب کرد ، و زمزم حساب کرد

آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت

ما با هم آمدیم که با هم حساب کرد

روزگارم با غلامى على سر می شود | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

روزگارم با غلامى على سر می شود

هر که را دیدم على را دیده نوکر می شود

بنده زاده بنده اى دارم که دارد مثل من

چاکرى از چاکران کوى حیدر می شود

عاشق اگر چه شانه به گیسو نمی زند | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

عاشق اگر چه شانه به گیسو نمی زند

بهر نیاز پَرسه به هر سو نمی زند

عمری است در خیال قدم رنجه ی علی 

با اشکِ چشم ، آب به هر گونه می زند

من که صبح و شب فقط مستی تقاضا می کنم | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

من که صبح و شب فقط مستی تقاضا می کنم

آخرش خود را در این میخانه رسوا می کنم

یاد من دادند از اوّل که در وقت نیاز 

هر چه را می خواهم از ساقی تمنّا می کنم

دستی رسید و باغ گلت را خراب کرد | روز قدس | حسین صیامی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دستی رسید و باغ گلت را خراب کرد

گلبرگ را به خون شقایق خضاب کرد

بد مستی زمانه ی ما را ببین که دهر

در شیشه کرد خون تو را و شراب کرد

سر به زیر آمدم ای یار ، الهی العفو | مناجات شب قدر | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سر به زیر آمدم ای یار ، الهی العفو

آمدم حضرت غفّار ، الهی العفو

آمدم مجلس اَحیا مگر اِحیا بشوم

مددی یار مددکار ، الهی العفو

آتش نمرود را در دَم گلستان می کند | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آتش نمرود را در دَم گلستان می کند

حلقه ی انگشترش کار سلیمان می کند

میثم تمّار را با دار اُنسش می دهد

آن امامی کز نگاهی خَلقِ سلمان می کند

هر بار ، حرفِ من ، سر منبر به او رسید | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هر بار ، حرفِ من ، سر منبر به او رسید

الفاظ مستی آور نوکر به او رسید

دیوانه تا سحر دم میخانه پرسه زد

تا جام های باده ی کوثر به او رسید

در گدایی خودت نام مرا مشهور کن | مناجات با خدا | آرش براری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در گدایی خودت نام مرا مشهور کن

دست هایم را ز دامان بقیه دور کن

چند وقتی می شود که چاه تاریکی شدم

قلب تاریک مرا ای ماه غرق نور کن

دست دلم باز به دامان توست | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام - شب قدر | حسین صیامی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 دست دلم باز به دامان توست

منتظر جوشش احسان توست

گفت پیمبر به تو ای نور عین

جنت حق وقف محبان توست

وقت آن است به ما باده ی نابی برسد | مناجات با خدا | علی ذوالقدر

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

وقت آن است به ما باده ی نابی برسد

جام در دست گرفتیم ، شرابی برسد

لن ترانی و ترانی چه تفاوت دارد

هدف آن است فقط از تو جوابی برسد

افلاکیان برای علی نوحه می کنند | شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمد قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

افلاکیان برای علی نوحه می کنند

در مجلس عزای علی نوحه می کنند

بر رنگ زرد صورت او ضجّه می زنند

بر سُرخیِ حنای علی نوحه می کنند

باز هم بنده ی تو گریه کنان می آید | شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | مهدی علی قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

باز هم بنده ی تو گریه کنان می آید

بر من این دوریِ آقام گران می آید

همه جا جار زدم صاحبمان می آید

ای اجل صبر کن امّید جهان می آید

کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند | شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند

دست های پینه دارش استراحت می کنند

نخل ها از غربت و بغض گلو راحت شدند

مردم از دستِ عدالت های او راحت شدند

اعتنا کن بر دو چشمان تر من بیشتر | شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

اعتنا کن بر دو چشمان تر من بیشتر

بر نگاه و التماس آخر من بیشتر

التماست کرد آن شب ، پای در ، وقت وداع

از پر مرغابیان بال و پر من بیشتر

غروب شد ؛ لک صُمنا در این سرا پیچید | مناجات با خدا | علیرضا خاکساری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

غروب شد ؛ لک صُمنا در این سرا پیچید

میان خانه ی دل عطر ربنا پیچید

در این بهار مناجات عاشقان هر شب

" نصبتُ وجهیِ " سائل به هر کجا پیچید

چاه ها بوی مناجات امیر آوردند | شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمدجواد مهدوی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چاه ها بوی مناجات امیر آوردند

بـغض ها خاطره از ظهر غدیر آوردند

ناله ی " قَد قُتِلَ العشق" به عالم می ریخت

عرش را  در دلِ محراب به زیر آوردند