خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۱۴ مطلب با موضوع «اهل بیت علیهم السلام :: امام حسین علیه السلام :: مناجات» ثبت شده است

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شادی جهان هیچ است ؛ عشق است همین غم را

هر ثانیه می خواهیم این عالم ماتم را

همدست ملائک شد ؛ شد آبرویش تضمین

دستی که در این شب ها برداشته پرچم را

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد

از لطمه‌ ی روضه‌ ی غم تو عشق است تنم سیاه باشد

از بس که مرا همیشه مادر از کودکی‌ ام سیاه پوشاند

پایان وصیتم نوشتم حتی کفنم سیاه باشد

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب 


کمی شکوفه و شبنم برای من کافی ست

دو شاخه گل ، گل مریم برای من کاف یست

برای از تو سرودن برای بارش شعر

شب و سکوت و کمی غم برای من کافی ست

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


با روشنای نام تو شب ها منورند 

نام تو را همیشه و هر جای می برند 

نام تو را آستانه ی صبح سعادت است 

شب را به شوق خاک درت سر می آورند 

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


همیشه ساکن ما طی سالیان مدید !

امیر ! فاتح دیرین قلعه های جدید !

شکوه شعله ورت شاه آسمان ابد

که روشن است هنوز از گذشته های بعید

مسافر کربلا

 016

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شکوه نام تو را صبح و شام می خوانم

زیارتی است که با احترام می خوانم

مسافرم که به خاکت نماز عشقم را

شکسته می رسم اما تمام می خوانم

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گر چه باور نمی کنم اما ، می روم کربلا خدا را شکر

مردم ! آقای مهربانم باز ، راه داده مرا خدا را شکر

کربلایی و مبتلا داری ، شهر عشقی برو بیا داری

بر سر قدس و کعبه جا داری ، با دو گنبد طلا خدا را شکر

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر کس دچارت گشت پس زد چاره ها را

بیچاره ی خود کرده ای بیچاره ها را

خورشید را هم مشتری خویش کردی

مجذوب نورت کرده ای سیاره ها را

مسافر کربلا

024

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد

همیشه در غم تو دیدگان تر دارد

دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد

خدا به سوختگان غمت نظر دارد

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وای بر آن کس که در این چند روز

بی خبر از قدرت چشم تر است

چشم تر گریه کنان حسین 

دادرس ما همه در محشر است

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ملائکه برات گریه ی مدام می کنند

برای روضه خوانی تو اهتمام می کنند

چقدر لقمه ی حلال وقف روضه می شود

چقدر خرج این محرم الحرام می کنند

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


می شود سوخت و خاکستری آورد به دست

باید اینگونه شد و دلبری آورد به دست

یک شبی مرحمت گوشه ی چشمی باید 

تا که بتوان سحر بهتری آورد به دست

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اشک من در ماتمت از آب زمزم بیشتر

با غمت من خوش ترم آقا بده غم بیشتر

لحظه های عمر من در داخل هیأت گذشت

در تمام سال مجنونم ، محرّم بیشتر

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غرقیم در حدود تو غرقیم یا کریم

در بی کران جود تو غرقیم یا کریم

ما در ازل به پرسش سبز تو آمدیم

در حضرت وجود تو غرقیم یا کریم

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از روز عهد ، روز ازل نه ، قدیم تر 

نشنیده ایم از تو کسی را کریم تر

اول تو با خدا به سخن لب گشوده ای 

موسی کلیم بوده ولی تو کلیم تر 

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آن چنان که بارش باران نم نم دیدنی است

چشم خیس گریه کن های شما هم دیدنی است

هم نزول حضرت جبریل سوی روضه ها

هم گدایی کردن امثال حاتم دیدنی است

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غصه و غم خلق شد کل جهان را غم گرفت

از غم تو قلب مخلوقات در عالم گرفت

قبل خلقت روضه خواند و در گل آدم دمید

پس خدا اول برای روضه ی تو دم گرفت

مسافر کربلا

024

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی

می زند بر دل من شور محبت گاهی

شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم

می چشم از غم هجران تو تربت گاهی

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عاشقانت می فروشند عیش را ، غم میخرند

دل به پاى روضه می ریزند ماتم میخرند

باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد

بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


برگ سبز درخت یاسینیم

دست پرورده های آمینیم

وقف این آسمان شش گوشه

وقف این بارگاه دیرینیم

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خودم را از اول ، دوباره کشیدم

نشستم برایت ستاره کشیدم

کمی گریه کردم و پایین چشمم

نشستم دو تا راه چاره کشیدم

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از محرّم ، حرمی دور و برِ ماه کشید

از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید

در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه

آب شیرین حیات از دل این چاه کشید

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هیئت " بهشت خانه " ی سر سبز ایل ماست

که در کنار زمزمه ی رود نیل ماست

اینجا دل شکسته حرم دارد و حسین

اینجا کبوترِ دل ما جبرییل ماست

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز ده‌ شب می‌ شوم بارانی از غم‌ های تو

باز اشک گریه‌ کن‌ ها پای ماتم‌ های تو

این دهه در خانه‌ اش مهمان زهرا می‌ شویم

مادرت بانی‌ ست پایان محرم‌ های تو

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است 

هر جا که می گویم حسین ؛ آنجا بهشت است

هر روز از این روضه به آن روضه دویده 

حق دارد آن که گفته این دنیا بهشت است

مسافر کربلا
004
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

داغی که ز عشق تو مقدّر شده باشد

تأثیر کند گرچه که محشر شده باشد

در خون ضعیفان مدوان تیغ که دارند

آهی که به شمشیر برابر شده باشد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گر کربلا نبود ، زمین عزتی نداشت

دیر و کنشت و صومعه هم ، حرمتی نداشت

روزی که آدم از غم ارباب گریه کرد

دیگر به باغ های جنان رغبتی نداشت

مسافر کربلا

022

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر دیده ای که دیده ی گریان نمی شود

هر سینه ای که سینه ی سوزان نمی شود

هر گریه ای که گریه ی چشم انتظار نیست 

هر ناله ای که ناله ی هجران نمی شود

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دستم عجیب بوی خدا را گرفته است

چون گوشه ی عبای شما را گرفته است

هر لحظه صورتی ز خدا را در آمدید

وجه خدا زمین و سما را گرفته است

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از دو گلدسته تا دو گلدسته سیصد و سیزده قدم با تو

من پر از رفت و آمدم هر روز در مسیری که می رسد تا تو

از مسیری که سمت صحرا خشک تا مسیری که سمت دریا خیس

چقدر خیره مانده سمت تو آب ، چقدر خیره ای به سقّا تو

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما