خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۳۹۳ مطلب با موضوع «شاعران :: دیگران» ثبت شده است

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای پنجمین امام ، یا باقرالعلوم

بر رفعتت سلام ، یا باقرالعلوم

بر علم مصطفی باب تو بود باب

و آن خانه را تو بام ، یا باقرالعلوم

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز هم طبع دل شکوفا شد

بزم عشق و طرب مهیا شد

مردی آمد ز خانواده ی نور

مهر او در دل همه جا شد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را

تا خلق کند حوری انسانی خود را

ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد

بر خاک قدم های تو پیشانی خود را

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تا آسمانی هست پرواز است بالی هست

در دل امیدی هست تا راه وصالی هست

شکر خداوندی که با تو آشنایم کرد

در سجده می افتم که نورت این حوالی هست

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سلام ام‌ ابیها ، منم ، گدای شما

تمام بود و نبود جهان فدای شما

سلام حامیِ حیدر ، سلام جان علی

سلام مادرِ مظلوم شیعیان علی

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دست دستاس تو نان داد همه دنیا را 

کرمش برد پی شغل گدایی ما را   

قرص خورشید همان نان سر سفره ت بود 

رفت تا پر کند از گندم تو بالا را   

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صحبت از فاطمه سر فصل غزل خوانی ماست

گریه در روضه ی او مسلک عرفانی ماست

ما پریشان غم مادرمان فاطمه ایم

غربتش علت این گریه ی طولانی ماست

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


  بوسه گاه قدسیان را خصم کافر سوخته

بیت ناموس الهی  ز آتش در سوخته

آتشی افروخته از بغض و کین ، نمرودیان

کز شرارش قلب پر داغ پیغمبر سوخته

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از غم فرقت زهرا دل حیدر سوزد

یا که در نه فلک از خیل ملک ، پر سوزد

اهرمن آتش کین زد به در خانه ی وحی

که هنوز عالمی از آتش آن در ، سوزد

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تا در بیت الله الحرام از آتش بیگانه سوخت

کعبه ویران شد ، حرم از سوز صاحب خانه سوخت

شمع بزم آفرینش با هزاران اشک و آه 

شد چنان کز دود آهش سینه کاشانه سوخت

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گوهری سنگین بها از ابر گوهربار ریخت

کز غم جانسوز او خون از در و دیوار ریخت

تا ز گلزار حقایق نوگلی بر باد رفت

شاخه ی طوبی مثالی را ز آسیب خسان

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سینه‌ ای کز معرفت گنجینه ی اسرار بود

کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود ؟

طور سینای تجلی مشعلی از نور شد

سینه ی سینای وحدت مشتعل از نار بود

مسافر کربلا

024

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

اگر دیدی گل یاسی به روی چهره نم دارد

مپرس از درد و اندوهش مجال گریه کم دارد

نشاط صبحِ باغی را اگر طوفان به هم می زد

مپرس از باغبان حال نهالی را که غم دارد

مسافر کربلا

020

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چه کنم درد و بلای تو به جانم ، چه کنم

به نگاهِ نگرانت نگرانم ، چه کنم

اهل یثرب ز من و گریه ی من بیزارند

نا گزیرم که در این شهر نمانم ، چه کنم

مسافر کربلا

019

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مردم شهر رسیدند ولی با آتش

آمده لشکر ابلیس سراپا آتش

داشت از درد تنِ خانه به خود می پیچید

داد زد کوبه ی در وای خدایا آتش

مسافر کربلا

018

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


من التماست می کنم دیگر نگو نه

جان حسین و زینب و حیدر نگو نه

محض خوشی بچه ها هم فاطمه جان

یک خنده کن ، جان حسن با سر نگو نه 

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اظهار درد دل به زبان آشنا نشد

دل شد ز خون لبالب و این غنچه وا نشد

آن جا از آن زمان که جدا از تنم شده است

یک دم سر من از سر زانو جدا نشد

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در وجودش خدا که دید تو را

خنده ای کرد و برگزید تو را

ذات حق بود و مصطفی و علی

یا علی گفت و آفرید تو را

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تا نفس در سینه دارم یاد زهرا می کنم

خویش را وقف دل ناشاد زهرا میکنم

صاحبش زهراست هر جا که حسینیه بود

پس دل خود را حسین آباد زهرا می کنم

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آنان که عاشقند و به شیعه ملقبند

از هدیه های خاص خدایی لبالبند

لیلا اگر که سر طلبد سر بیاورند

آماده ی اشاره ی یک دم از آن لبند

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عالم تمام عرصه ی جولان زینب است

صد جبرئیل گوش به فرمان زینب است 

 هرچه بلا به راه خدا میرسد نکوست

نص صریح آیه ی قرآن زینب است 

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را

همان که زندگی اش زنده کرد انسان را

همان که بر همگان درس عاشقی آموخت

ز دست لیلی و مجنون گرفت میدان را

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است

احترام عشق هم از احترام زینب است

شهر بی میخانه و ساقی نباشد شهر عشق

نشئگان عشق را مستی ز جام زینب است

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خدا به هیبت یک زن فرود می آید

و نسل سینه زنان به وجود می آید

و زن اگر که تویی ما کداممان مردیم ؟

اگر تو اوج زنی ؛ زن شناس می گردیم

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سرشار از ترانه ی یک رود جاری ام

امروز در نهایت امّیدواری ام

احساس می کنم که به دریا بدل شدم

احساس می کنم که بر این خاک جاری ام

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خوبان روزگار مسلمان زینبند

دیوانه ی حسین و پریشان زینبند

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

حتما کنیز و پیر غلامان زینبند

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز هم شهر مدینه شب رؤیایی داشت

یاس حیدر به بَرَش غنچه زیبایی داشت

متولد شده بود آینه ی حجب و حیا

دختری که دم او هیبت مولایی داشت

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آن که ما را بر صراط حق هدایت می کند

چهارده قرن است بر دل ها حکومت می کند

کیست او ؛ فرزند زهرا ؛ شاه عاشورائیان

یک نگاه او به یک عالم کفایت می کند

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دردم مداوا میکنی مثل همیشه

عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه 

آیینه زیبا می شود با یک نگاهت

دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بی آبرو هستم شدم شرمنده زین رفتار

بدنامی ام دارد فقط خجلت برای یار

دارد فراق کربلایت می کُشد من را

من نوکر خوبی نبودم بهرِ تو انگار

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما