ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عطا کردی خطا کردم ، خطا کردم عطا کردی
وفا کردی جفا کردم ، جفا کـردم وفا کردی
تو بیشرمی ز من دیدی و بر رویم نیاوردی
ز عبد بیحیای خود حیا کـردی حیا کردی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دردا که مثل میثم و سلمان نمی شویم
سلمان شدن که هیچ ، مسلمان نمی شویم
وقتی که غرق سستی و جهل و تغافلیم
لبریز استجابت و ایمان نمی شویم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دل ما معتکف کوی خدا شد الحمد
درِ این ماه به روی همه واشد الحمد
رحمت و مغفرت از لطف خدا می بارد
دعوت عام ز هر شاه و گدا شد الحمد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
یا رب دوباره وقت دعای سحر شده
این دل برای بزم دعا مفتخر شده
«اُدعونی استجب لکم» تو خدای من
بر من بشارتی است که وقت نظر شده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بساط عاشقی ما به پاست این شب ها
زمان آشتی با خداست این شب ها
گناهکار قدیمی دوباره برگشته
صدای زمزمه ها آشناست این شب ها