ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دوران غربت نبوی سر رسیده است
بهر نبی وصی نه برادر رسیده است
عین هم و لسان هم و چهره ی همند
مولا رسیده یا که پیمبر رسیده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دوران غربت نبوی سر رسیده است
بهر نبی وصی نه برادر رسیده است
عین هم و لسان هم و چهره ی همند
مولا رسیده یا که پیمبر رسیده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
و خداوند علی گفت و چنین خلقت کرد
و تو را در دو جهان آیینه ی حیرت کرد
در دل کعبه نشستی و دلش روشن شد
کعبه حاجی شد و آماده ی چرخیدن شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
پا در رکاب کرد و به مرکب سوار شد
شیر خدا روانه برای شکار شد
تکبیر او بلند شد و پهنه ی نبرد
تازه شبیه صحنه ی یک کارزار شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هر کس سر خوان علی نان و نمک خورده
بی شک عیار نوکری او محک خورده
دیوار کعبه ظاهر قصّه ست در باطن
زیر قدم هایش زمین از تو ترک خورده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در مدح یدالله قلم می زنم امشب
سمت اسدالله قدم می زنم امشب
با کاغذی از جنس دل و جوهری از نور
با عرض سلامی به حضورش ؛ ولی از دور
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هیچ کسی در جهان مثال علی نیست
مثل علی و شبیه آل علی نیست
مدح علی کار انبیاء و ائمّه ست
حدّ بشر صحبت از کمال علی نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
منم ذرّه و ذرّه پرور علی ست
منم بنده ، آنجا که سرور علی ست
منم ظلمت و نورگستر علی ست
منم تشنه ، ساقی کوثر علی ست
کسی که برایش دَهَم سر علی ست