خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۶۲ مطلب با موضوع «سیدالشهدا» ثبت شده است

حسین66

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یک اربعین فراق و غـم و غصه و ملال

هر لحظه‌اش گذشته به زینب هزار سال

تو روی خاک بودی و می‌زد چهل عروج

مرغ دلم بـه جـانب گـودال، بـال‌ بـال

مسافر کربلا

حسین65

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم

تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم

گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌بردم

ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم

مسافر کربلا

حسین64

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است

آمده بر کربلا امروز زینب خسته است

در کنار مرقد شش گوشه بنت المرتضی

گویی افتاده ز پا امروز زینب خسته است

مسافر کربلا

حسین63

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اشک ها فصل تماشاست امانم بدهید

شوق آئینه به چشم نگرانم بدهید

از شما می شنوم عطر گل یاسین را

خاک ها رنگ یقینی به گمانم بدهید

مسافر کربلا

حسین62

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


«چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام» 
«خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام» 
گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد 
قامت خم گشته ای بهر جواب آورده ام 

مسافر کربلا

حسین6

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

هجران بهانه ای ست برای وصال ها

بهتر شده ست از برکات تو حال ها

از یاد رفته است جراحات بال ها

با عمه راحت است تمام خیال ها

مسافر کربلا

حسین59

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

یک اربعین برای غمت گریه کرده ام

بی وقفه پای هر علمت گریه کرده ام

در آرزوی آن حرمت گریه کرده ام

با شعر های محتشمت گریه کرده ام

مسافر کربلا

حسین58

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به لب از آتش دل گفتگوی کربلا دارم

دلی آتشفشان در جستجوی کربلا دارم

نماز عشق را رکعت به رکعت بسته ام قامت

به جای قبله ی جان رو به سوی کربلا دارم

مسافر کربلا

حسین56

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خیز از جا لحظه ای چشم پر آبم را ببین

سیل اشکم را نگر حال خرابم را ببین

ای که از فرط عطش دیدی فلک را نیلگون

حال چشمی واکن و چشم پر آبم را ببین

مسافر کربلا

حسین55

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


پاییز آمده به سراغ بهارها

سر آمده است حوصلۀ انتظارها

باید کشید جور رسیدن به یار را

باید رسید بر سر کوی نگارها

مسافر کربلا

حسین54

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی

دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی

می خواستم به پات سرم را فدا کنم

اما به خواهر تو ندادند مهلتی

مسافر کربلا

حسین53

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مظهر صبر خدای حیّ داور زینبم!

یادگار حیدر و زهرای اطهر زینبم!

فتح کردی شام را سنگر به سنگر زینبم!

آمدی همچون علی از فتح خیبر زینبم!

مسافر کربلا

حسین52

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای مظهر صفات خدا أیها العزیز

ای امتداد نور هدی أیها العزیز

ای که کریم هستی و از نسل ذو الکرام

پر کن دو دست خالی ما أیها العزیز

مسافر کربلا

حسین51

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سحر چون پیک غم از در درآید

شرار از سینه، آه از دل برآید

مرا از دیدگان، یک کاروان اشک

به شوق پای‏بوس رهبر آید

مسافر کربلا

حسین50

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شکسته بال ترینم، کبود می آیم

من از محلۀ  قوم یهود می آیم

از آن دیار که من را به هم نشان دادند

به دست های یتیمت دو تکه نان دادند

مسافر کربلا

حسین5
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باران ذکر مرثیه از سر شروع شد

ذکر عزیز حضرت مادر شروع شد

یک چله از وقوع غمِ آسمان گذشت

باز التهاب قلب پیمبر شروع شد

مسافر کربلا

حسین48

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باغبان از بهر گل‌هایت گلاب آورده‌ام

بحر بحر از چشم گریان بر تو آب آورده‌ام

روی نیلی گیسوی از خون خضاب آورده‌ام

پرچم پیروزی از شـام خـراب آورده‌ام

مسافر کربلا

حسین47

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای ساربان ای ساربان محمل نگهدار

آمد به منزل کاروان منزل نگهدار

محمل مران محمل مران شهرِ دل اینحاست

این کاروانِ خسته دل را منزل اینجاست

مسافر کربلا

حسین46

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فاتح شامم و باز آمدم از شام، حسین

کرده‌ام فتح تو را بر همه اعلام، حسین

ذوالفقار سخنم معجزۀ حیدر داشت

فتح شد با نفس حیدری‌ام شام، حسین

مسافر کربلا

حسین45

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یک اربعین.. بعد تو هق هق زدم حسین

شعله به غنچه های شقایق زدم حسین

یک اربعین... سرخ... سما... رنگ گشته است

صد رعد و برق در غمت آهنگ گشته است

مسافر کربلا

حسین44

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در این سفر ببین که به پای اراده ام

بال و پری که داشتم از دست داده ام

از بوی دود چادر آتش گرفته ام

بسیار روشن است که پروانه زاده ام

مسافر کربلا

حسین43

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


زینب رسیده از سفر برخیز ارباب

با کاروانی خون جگر، برخیز ارباب

برگشته ام از شام و کوفه، قد خمیده

آورده ام صدها خبر، برخیز ارباب

مسافر کربلا

حسین42

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


امیر قافله غم ز شام می آید

سوار محمل و با احترام می آید

سیاه پوش و عزادار و بی قرار و غریب

به خاک بوسی قبر امام می آید

مسافر کربلا

حسین41

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یک اربعین برای تو حیران شدم حسین

مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین

با چند قطره اشک دل من سبک نشد

ابری شدم به پای تو باران شدم حسین

مسافر کربلا

حسین40 

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نگاه گریه داری داشت زینب

چه گام استواری داشت زینب

دل با اقتداری داشت زینب

مگر چه اعتباری داشت زینب

مسافر کربلا

حسین39
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


من جابر پیر توأم، ای دوست نگاهی

جز تربت پاک تو، مرا نیست پناهی

آرند همه بر شهدا، لاله و من هم

باشد، گلم از سوز جگر، شعله ی آهی

مسافر کربلا

حسین37

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چل روز می شود که شدم جبرئیل تو

ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو

چل روز می شود که فقط زار می زنم

کوچه به کوچه نام تو را جار می زنم

مسافر کربلا

حسین35

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کاروانی که سر قبر شما آورده ام

نیمه جان هایی است تا کرب و بلا آورده ام

من نیابت دارم از مادر زیارت آمدم

من وصیت های مادر را به جا آورده ام

مسافر کربلا

حسین33

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بار بگشائید، اینجا کربلاست

 آب و خاکش با دل و جان آشناست

بر مشام جان رسد بوی بهشت

 به به از این تربت مینو سرشت

مسافر کربلا

حسین32

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای همسفر قرار تو باور نکردنی است!

من، اربعین، کنار تو ، باور نکردنی است!

با نیمه جان مانده خودم را رسانده ام

اینجا، سر مزار تو، باور نکردنی است!

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما