جهت دریافت کامل مراسم " شهادت حضرت امام هادی علیه السلام " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
چون یا کریمِ خسته و بی بال و پر شده
در حجره ای که بسته درش محتضر شده
برگـشته رنگ و روش تنش تیر می کشد
وقتــی که زهــر بر بدنش کارگر شده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای در سپهر مجد و شرف ، رویت آفتاب
در بزم ما بتاب و رخ از دوستان متاب
از پا فتاده ایم ، ز رحمت تو دست گیر
ما را که دل ز آتش داغت بود کباب
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
به روى خاک غربت سر نهادم یا رسول الله
ز دست دشمنان از پا فتادم یا رسول الله
ز آه آتشین و آب چشم و ناله جانسوز
بساط ظلم را بر باد دادم یا رسول الله
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
چشم هایت فرات دلتنگی
اشک هایت تلاطم غم هاست
حال و روز دل شکسته ی تو
از نگاه غریب تو پیداست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تب دارترین تب زده ی بستر دردم
پر سوز ترین زمزمه ی حنجر دردم
رنگ رخ من بر همگان فاش نموده
در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در پادگان غربتش ماندم ، از غصه آزادی نمی خواهم
وقتی حریمش رنگ غم دارد ، من رنگ آبادی نمی خواهم
گرچه کبوتر در قفس دائم ، فکر و خیالش روز آزادی است
من جلد صحن سامرا هستم ، از بند ؛ آزادی نمی خواهم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کیستی تو که نگاهت به حرم راه نماست
طور سینای تو تصویرگر آینه هاست
کیستی مرد که حاتم شب و روز خود را
بر سر سفره ی اکرام تو مانند گداست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بی سبب نیست که دل واله و مجنون شده است
آمدی ماه رجب هم به تو مدیون شده است
نام تو اذن دخولم شده در ماه خدا
بندگی با شب میلاد تو مقرون شده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خواهر مجتبی چه مظلوم است
غربتش از عزاش معلوم است
روضه خوان امام معصوم است
فاتح شام و کوفه کلثوم است
همه جا پا به پای زینب رفت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
جانی به بدن هست ، ولی تاب و توان نیست
در گریه مقامی ست که در آه و فغان نیست
در مدح شما اشک روان کار زبان کرد
چون حرف تمام است نیازی به دهان نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
حاصل جبر روزگارت بود
کم اگر دیده ای پیمبر را
کی فراموش میکنی بانو
خاطرات کبود مادر را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
نگاه آسیه ها محو در قداست اوست
حیا، ادب شده ی مکتب نجابت اوست
به شأن و رتبه ی او غبطه میخورد مریم
دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سنگ فیروزه ز نیشابور باشد بهتر است
با تو این ویرانِ دل ، معمور باشد بهتر است
حرفتان نور است و جایش در میان سینه است
هرچه این دل ، بیشتر پر نور باشد بهتر است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
پیشگاه کرمت عرصه ی جولان ها نیست
از کرامات فراوان تو خوبان ماتند
این همه حسن در اندیشه ی انسان ها نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن
دختر دومیِ حضرت حیدر بودن
صدق الله العلی نام پدر بود و چنین
آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بانو زبانزد است حیایی که داشتی
تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی
نازل شود به وحی خدا مدح وصف تو
با آن مقام پیش خدایی که داشتی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در علم و فضیلت و ادب دریایی
در عصمت و صبر و حلم بی همتایی
سجاده ی تو شمیم کوثر دارد
تو آینه ی حقیقی زهرایی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای مقامت فراتر از مریم
ای شکوهت رساتر از حوا
ام کلثوم خواهر زینب
عصمت الله دوم زهرا
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
باید به فکر قافیه های جدید بود
در شهر غمزده به هوای امید بود
باید به مثنوی پر و بال عقاب داد
شوری برای خلقت یک انقلاب داد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بر لب ساحلی که جا ماندم
شادم از این که که کشتی ام آمد
باید امشب به آسمان بروم
چون که ماه بهشتی ام آمد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مهر تو خار نخل هایم را رطب کرد
ما را گدای اول ماه رجب کرد
آقای من مهر تو را واجب نوشتند
یعنی تو را بر غیر تو غالب نوشتند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گلشن توحید ، آباد امام باقر است
مرغ دل در هر نفس یاد امام باقر است
در تجلّی نور ارشاد امام باقر است
شادی اجداد و اولاد امام باقر است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خشکی ام رفت و وصل دریا شد
سردی ام رفت و فصل گرما شد
فارغم از خودم خدار را شکر
آسمانی شدم خدا را شکر
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سرچشمه ی تمامی اندیشه های ناب
دانش پژوه مدرسه ی عشق بوتراب
اوصاف پاکتان چقدر بی نهایت است !
یک خط ز مدحتان شده موضوع صد کتاب
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
السلام ای دلیل کَرَّمنا
ای به عالم امام ، آمَنّا
به مسلمانیِ خودت سوگند
طاعتت واجب است ، سَلَّمنا