خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باقرالعلوم» ثبت شده است

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کیستی تو که نگاهت به حرم راه نماست

طور سینای تو تصویرگر آینه هاست

کیستی مرد که حاتم شب و روز خود را

بر سر سفره ی اکرام تو مانند گداست

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باید به فکر قافیه های جدید بود

در شهر غمزده به هوای امید بود

باید به مثنوی پر و بال عقاب داد

شوری برای خلقت یک انقلاب داد

مسافر کربلا

018

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حرفی نزن از تشنگی دریا رسیده

از بی پناهی ها مگو مأوی رسیده

پیغمبر آمد خیر نازل شد از آن پس

فیض مدام از عالم بالا رسیده

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صحبت از عاشقی و عشق جگر می خواهد

دم زدن از لب معشوق شِکر می خواهد

بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن

نظر حضرت حق ، همّت پَر می خواهد

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عشق آمد و مقابل من دفتری گشود

مرغ دلم بهانه گرفت و پری گشود

بال و پری زدم به بلندای آسمان

از لطف خود خدای کریمان دری گشود

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


موّاج می شویم و به دریا نمی رسیم

پرواز می شویم و به بالا نمی رسیم

این بال ها شبیه وبالند ، ابترند

وقتی به سیر عالم معنا نمی رسیم

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز هم طبع دل شکوفا شد

بزم عشق و طرب مهیا شد

مردی آمد ز خانواده ی نور

مهر او در دل همه جا شد

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر

که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر

ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا

کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صورتی زرد شده وقت سفر معلوم است

آتش سینه ای از دیده ی تر معلوم است 

به خودش روی زمین مثل پدر می پیچد

از همین صحنه ، غم زهر و جگر معلوم است 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آمدم در پناه چشمانت

زائر هفت آسمان باشم

باقر علمِ آل پیغمبر

آمدم در کلاستان باشم

 

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز روزی ما غم است آقا

اشک با دیده محرم است آقا

فرصت گریه با امام زمان

باز امشب فراهم است آقا

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گر چـه امشب پـیـکـرم می سوزد از زهـر جفا

خـوب شـد ، راحـت شـدم از غصّه هــای کــربـلا

روضـه خــوانِ کــربـلا و مـــادرم زهـــرا شـدم

سوخـتــم از مــاجـــرای پـهـلـوی خـیــر النـســا

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کسی که کودکی اش راس ساعت سر بود

رسیده بود به حرفی که حرف آخر بود

تمام خاطره ی کودکی این آقا

پر از حضور غریب گلو و خنجر بود

مسافر کربلا

 

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در میان قنوت چشمانم

عکس یک قبر خاکی افتاده

سنگ غربت شکسته بغضم را

دیده ام  صبر خود ز کف داده

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نگاه کودکی ات دیده بود قافله را

تمام دلهره ها را ، تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات ، می خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دلی شکسته و چشمی ز گریه ، تر دارم

گشوده ام پر اگر نیت سفر دارم

اگر چه ماه محرم خزان شدم اما

همیشه چند دهه روضه در صفر دارم

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عــاقبت آه کشیــدم نفس آخـر را

نفس سوخته از خاطره ای پرپر را

روضه خوانی مرا گرم نمودی امشب

روضه ی آن همه گل ، آن همه نیلوفر را

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خـــاطراتش قشــنگ و زیبا بود

عطر سیب و اقاقیا می داد

روزهای خوشش دگرگون شد

گـــذرش تــا بـه کـــربلا افتــاد

 

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما