خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جمکران» ثبت شده است

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 تقصیر ماست غیبت طولانی شما

بغض گلو گرفته ی پنهانی شما

 بر شوره زار معصیتم گریه می کنی

 جانم فدای دیده ی بارانی شما

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دست های خالی از ما و عطایش با شما

آمدن تا سفره با ما و سخایش با شما


عاشق و معشوق هر کس کار خود را می کند

شاعری کردن ز ما ، زلف رهایش با شما

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


می رسد آنکه به دستش گره ها وا شدنی است

آنکه با آمدنش نـور هویـدا شدنی است

غم مخور ای دل سرگشته سحر نزدیک است

شب ظلمــانی این بادیه فردا شدنی است

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از فراقت چشم هایم غرق باران می شود

عاشق هجران کشیده زود گریان می شود

درد غفلت یک طرف ، درد جدایی یک طرف

مشکلاتم یک به یک دارد فراوان می شود

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دردم مداوا میکنی مثل همیشه

عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه 

آیینه زیبا می شود با یک نگاهت

دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه 

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


این دل آلوده ام دلبر نمی خواهد مگر؟!

حضرت صاحب زمان نوکر نمی خواهد مگر؟!

بال پرواز مرا سوزاند نارِ معصیت

مرغِ دل تا بامِ دلبر، پر نمی خواهد مگر؟!

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گل شده پژمرده و گلزار می خواند تو را 

باغبان با ناله های زار می خواند تو را 

در میان انبیا از اولین تا آخرین

بیشتر پیغمبر مختار می خواند تو را 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی

«تا با تو بگویم غم شب های جدایی»

اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران

«چون عودم و از سوختنم نیست رهایی»

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رهین منّت یارم کسی چه می داند

من اهلِ شهر نگارم کسی چه می داند

به شوق جلوه ی ساقی ، به میکده سوگند

همیشه مست و خمارم کسی چه می داند

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حاجتی دارم روا کن التماست میکنم

زحمتی دارم دعا کن التماست میکنم

می روی سوی منا همراه از ما بهتران 

نام من را هم صدا کن التماست میکنم

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر چند غرق مشکلیم اما به زودی

می آید آن حلال مشکل ها به زودی

پیداست پشت ابر غیبت روی خورشید

پس می شود روشن دو چشم ما به زودی

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آقا سلام ! سوز و نوایی به ما بده

هر صبح و شام حال بکایی به ما بده

دل تنگ دیدن تو شدیم ایّها الغریب!

آغوش خویش وا کن و جایی به ما بده

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از تو یک عمر شنیدیم و ندیدیم تو را

به وصالت نرسیدیم و ندیدیم تو را

روزی ما فقرا شربت وصل تو نبود

زهر هجر تو چشیدیم و ندیدیم تو را

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما