دست دستاس تو نان داد همه دنیا را | مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها | مسعود یوسف پور

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دست دستاس تو نان داد همه دنیا را 

کرمش برد پی شغل گدایی ما را   

قرص خورشید همان نان سر سفره ت بود 

رفت تا پر کند از گندم تو بالا را   

ای تشنه که افتاده ای از مرکب عالی | مدح و مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام | محمد سهرابی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ای تشنه که افتاده ای از مرکب عالی 

افتادی و شد خاک ز شانت متعالی 

ای کوه، عقیق است روان از جلواتت

یا خون شریفت زده بیرون ز زلالی 

آماده باش مقصد ما در سفر یکی ست | مدح و مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام | احمد علوی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آماده باش مقصد ما در سفر یکی ست

سرهایمان جداست ولی بال و پر یکی ست

این ها برای کشتن ما صف کشیده اند

از هر کجای دشت بپرسی خبر یکی ست

بخوان به گوش سحرها اذان علی اکبر | مصیبت حضرت علی اکبر علیه السلام | خانم عطیه سادات حجتی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بخوان به گوش سحرها اذان علی اکبر

بخوان دوباره برایم بخوان علی اکبر

لب ترک ترکت را به هم بزن اما

تکان نخور که نپاشد جهان علی اکبر

بین میدان قاسم است یا ماه تابان آمده | مدح و مصیبت حضرت قاسم علیه السلام | محمد جواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بین میدان قاسم است یا ماه تابان آمده؟!

سیزده ساله ترین پیرِ جوانان آمده 

بس که با هیبت رسیده من نفهمیدم دگر

یک تنه او آمده یا کل گردان آمده؟! 

دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود | مصیبت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود

همان دم است که دلبر ز بَر جدا بشود 

خودت بگو که شدی مجتبای این صحرا

بگو چگونه پسر از پدر جدا بشود 

فصل اشک و سوز و و آه از پرده ی دل میشود | مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

فصل اشک و سوز و و آه از پرده ی دل میشود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل میشود 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی میکند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل میشود 

آقای آب های جهان | مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آقای آب های جهان ! آب ؛ العطش

پشت و پناه و تکیه ی ارباب ، العطش

ای ماه روشن همه شب های کربلا

ای تشنه ی نگاه تو مهتاب ، العطش