قصه ی هیچ کسی مثل من آغاز نشد | مصیبت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام | مصطفی هاشمی نسب

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

قصه ی هیچ کسی مثل من آغاز نشد 

هیچ کس مثل من اینگونه سرافراز نشد 

هیچ عاشق پی معشوق خود اینقدر نرفت 

هیچ عشقی به نگار اینقدَر ابراز نشد 

دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود | مصیبت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود

همان دم است که دلبر ز بَر جدا بشود 

خودت بگو که شدی مجتبای این صحرا

بگو چگونه پسر از پدر جدا بشود 

دستش از عمه کشید و بدنش می پیچید | مصیبت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام | حاج محمود ژولیده

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دستش از عمه کشید و بدنش می پیچید

زیر پایش عربی پیرهنش می پیچید

گِردبادی ز خیامی به نظر می آمد

گِردش انگار زمین و زمنش می پیچید