با طعم خنده های تو دنیا از این به بعد | ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

با طعم خنده های تو دنیا از این به بعد

نشناخت فصل فصل سر از پا از این به بعد

ای خوش به حال اهل مدینه که شد عیان

در چهره ی تو حضرت زهرا از این به بعد

قیاسی ساده می بندم امامی با پیمبر را | شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

قیاسی ساده می بندم امامی با پیمبر را

غم موسی بن عمران و غم موسی بن جعفر را

دوتا موسی که هر دو رهبری کردند در عالم

یکی قوم مسلمان را و آن یک قوم کافر را

رسیده اند سه تایی سرِ قرار نجف | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

رسیده اند سه تایی سرِ قرار نجف

پیمبر و اسد الله و کردگار نجف

کنار حضرت ایوان سر مزارِ علی

خدا گذاشته با جسم خود قرار نجف

امامی که از انوارش قیامت می شود معنا | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

امامی که از انوارش قیامت می شود معنا

اگر هادی ست از اسمش هدایت می شود معنا

صبوری جلوه می گیرد اگر یک گوشه بنشیند

اگر برخیزد از جایش شجاعت می شود معنا

خانمی که تا خود خورشید ، قامت داشته | وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

خانمی که تا خود خورشید ، قامت داشته

در رشادت با ابالفضلش رقابت داشته

مادر باب الحوائج بوده و با این حساب

دامن او را گرفته هر که حاجت داشته

نگو شکارچیان تیر را به یال زدند | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

نگو شکارچیان تیر را به یال زدند

که در شکستن سلطان میان خال زدند

در آسمان ظهورت پرنده های خیال

برای مقصد دستت چه قدر بال زدند

+ یکدفعه عاشقم شد و کم کم مرا خرید | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

یکدفعه عاشقم شد و کم کم مرا خرید

زیبا و زشت هر چه که بودم مرا خرید

مانند " جون "قبل محرم شدم غلام

مانند "عون " بعد محرم مرا خرید

اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید

که بی اذن علی تیر از کمان بیرون نمی آید

علی را گر که بردارند از بین شهادت ها

صدا از بند بند این اذان بیرون نمی آید

+ هر که می خواهد که در سرها سری پیدا کند | مدح حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هر که می خواهد که در سرها سری پیدا کند

پیش تو باید مدال نوکری پیدا کند

یک حسن بس بود در این خانواده که خدا

خواست تا ملکش کریم دیگری پیدا کند

زمین دور خودش می گردد و بدجور خوشحال است | ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از این مولود فرّخ پی هزار و چارصد سال است

زمین دور خودش می گردد و بدجور خوشحال است

فقط این جمله در تایید میلاد نبی کافی ست

که شیطان از نزولش تا همیشه ناخوش احوال است

رنگ عالم شد سیاه | ورود به محرم | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

رنگ عالم شد سیاه

در جهان عاطفه پیراهن غم شد سیاه

تکیه تکیه یا حسین

در غمت پیراهن این شهر کم کم شد سیاه

با چه توجیهی مداد از هم نریخت ؟ | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

با چه توجیهی مداد از هم نریخت ؟

هر قَدَر توضیح داد از هم نریخت

با وجودی که گذشت از جسم تو

از چه خاک و ابر و باد از هم نریخت ؟

ماه باشی ، روز و شب در آسمان باشی اگر | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ماه باشی ، روز و شب در آسمان باشی اگر

لحظه لحظه ، روشنی بخش جهان باشی اگر

روضه ات یکجور دیگر می شود ، در حجره ات

خود ولیِّ عهد سلطان زمان باشی اگر

ابروانش مثل دو بال پرستو در هم است | مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ابروانش مثل دو بال پرستو در هم است

این که می آید چرا این قدر ابرو در هم است

گونه های آبدار و زلف در دست نسیم

شاخه های بیدمشک و آلبالو در هم است

دم نمی‌ فهمد دمی هم بازدم را هیچ‌ وقت | مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دم نمی‌ فهمد دمی هم بازدم را هیچ‌ وقت 

مردم بی‌ غم نمی‌ فهمند غم را هیچ‌ وقت 

چشم وا کردیم محو گنبدت بودیم باز

ما نفهمیدیم این نوع از کرم را هیچ‌ وقت 

+ این نسخه را بر بال یک پروانه بنویسید | مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

این نسخه را بر بال یک پروانه بنویسید

دارو ؟ ... نه در این برگه دارو خانه بنویسید 

مشهد - حرم یک عمر پشت پنجره فولاد

جای مُسکّن هم برایم دانه بنویسید 

روز تولدت به غلط روز دختر است | ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

روز تولدت به غلط روز دختر است

در اصل روز آمدنت روز خواهر است

شادند از حضور تو اهل جهان ولی

خوشحالی امام رضا جور دیگر است

در محضرت اصول صداقت به هم نخورد | شهادت حضرت امام صادق علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در محضرت اصول صداقت به هم نخورد

جمله که هیچ واو روایت به هم نخورد

ای در خدا فنا شده ، بر دیدن شما

هفتاد سال پلک عبادت به هم نخورد

از همان روزی که زلف یار را کج ساختند | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از همان روزی که زلف یار را کج ساختند

ذوالفقار این تیغ معنادار را کج ساختند

زلف یار در حجاب و ذوالفقار در نیام

علتی دارد که این آثار را کج ساختند

+ همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی | ولادت حضرت امام جواد علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی

محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی

میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر

که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی

نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن | وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن

دختر دومیِ حضرت حیدر بودن

صدق الله العلی نام پدر بود و چنین

آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن

سیرتش نه درحقیقت صورت دنیایی اش | مدح حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سیرتش نه درحقیقت صورت دنیایی اش

ماه را شرمنده ی خود می کند زیبایی اش

می چکد نهج البلاغه از لب پایینی اش

می چکد آیات قرآن از لب بالایی اش

جنگ با زهر چون که تن به تن است | شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

جنگ با زهر چون که تن به تن است

اثرش مستقیم بر بدن است

زهر در واقع اولین اثرش

روی هر فرد ، خشکی دهن است

چون زل زدن آخر شیری به شکارش | مدح و مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چون زل زدن آخر شیری به شکارش

در بین دو ابرو گِره ای خورده به کارش

آن تیر که رفته ست گره را بگشاید

خود نیز گره خورده به چشمان خمارش 

چو شهر علم نبی گشت در علی بشود | عید سعید غدیر خم | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چو شهر علم نبی گشت در علی بشود

بدا به حال هر آن کس که بر علی بشود

غدیر صحنه ی اوج ولایت است ببین

پیمبر آمده از هر نظر علی بشود

پایش امضا زدند خیلی زود | شهادت حضرت مسلم علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

پایش امضا زدند خیلی زود

نامه را تا زدند خیلی زود

نامه را تا نکرده در واقع

کوفیان جا زدند خیلی زود

کسی که کودکی اش راس ساعت سر بود | شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

کسی که کودکی اش راس ساعت سر بود

رسیده بود به حرفی که حرف آخر بود

تمام خاطره ی کودکی این آقا

پر از حضور غریب گلو و خنجر بود

هی دست می‌ رود به کمرها یکی یکی | هفته ی دفاع مقدس | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هی دست می‌ رود به کمرها یکی یکی

وقتی که می‌ رسند خبرها یکی یکی 

خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا

وقتی که می‌ رسند پسرها یکی یکی 

باید چهل شبانه بر انگور سر شود | ولادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

باید چهل شبانه بر انگور سر شود

تا «می» به هر پیاله بریزد، سحر شود

امشب اگر که بگذرد انگور در بغل،

فردا، شراب، ساعت نُه، بارور شود

بر حنجرت سرنیزه تا بالا و پایین می رود- حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام - مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بر حنجرت سرنیزه تا بالا و پایین می رود

انگار امواج صدا بالا و پایین می رود

ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرمله

در تُنگ دست ربنا بالا و پایین می رود