ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ملاک شیعگی ما ولایت هادی ست
تمام دلخوشی ما محبت هادی ست
میان جامعه ای در گذار ایامیم
که نور جامعه اش از روایت هادی ست
چه خوب شد که خداوند قادر متعال
نمی ز بحر کریمش ولادت هادی ست
چه خوب شد که جهان اعتقاد نو شده اش
به سمت واسعه ی با کرامت هادی ست
به جان این دل عاشق شراره می افتد
هر آن زمان سخنی از شهادت هادی ست
کبوترانه خیال همیشه حق طلبم
درست گرم قنوت زیارت هادی ست
همین که شیعه ی مولا شدم خدا را شکر
نشاط روح به دست هدایت هادی ست
پدر به شیوه ی مادر همیشه می گوید
دلِ شکسته دخیل ارادت هادی ست
سکوت اهل صفا بی قرار یک لطف است
تبسمی که به لطف و عنایت هادی ست
قلم به عجز نشیند در آستانه ی او
که نثر " جامعه " گویای قامت هادی ست
بدون رخصت او واژه ها زمین گیرند
همین غزل نفسی از قیامت هادی ست