خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

044

جهت دریافت فایل صوتی و مشاهده ی متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 




فایل های صوتی :


چقدر منتظر این و آن شدن بی جاست | مناجات با امام زمان 

سرزمین کربلا یادش بخیر | روضه ی ورود کاروان به کربلا 



متن اشعار :


شعر مناجات :


چقدر منتظر این و آن شدن بی ‎جاست 

در انتظار تو اما فنا شدن زیباست

حدیث آمدنت انتظار هم دارد

برای مقدم موعود تا مِنا غوغاست

کسی که دست روی دست می‎گذارد کِی ؟

زمان آمدنت پا رکاب تو آقاست

به ابن سعد زمانه بگو که گندم ری

نه قسمت تو نه سهم یزید دوران ‎هاست

هزار بار نصیحت شدی اما حیف

دریغ از شکمی که پر از حرام و کذاست

کجاست عبد مطیع و غلام حلقه به گوش

که یار فکر غلام سیاه پا برجاست

بیا که منتظر صوت " یا لثاراتیم "

بگو به شیعه بنازد به هر که اهل وفاست

دلی نمانده نسوزد برای مظلومان

قسم به خاک یمن خون ما حلال شماست

قسم به ماه محرم به پرچم جدت

که درد سینه زنان درد سینه‎ ی زهراست

به تکه تکه‎ ی جسم " مقطع الاعضات "

حسین منتظر انتقام عاشوراست

به پاره پاره پیرهن امام غریب

که کار عمه ‎ی مظلومه ‎ی تو اشک و دعاست

بیا که از طرف علقمه ندا آید

در انتظار " انا ابن الحسین " تو سقاست

به اربعین حسین آرزوی یارانت

به محضر تو رسیدن به صحن کرب و بلاست

بیا مدینه به اذن خدا بیا مکه

بگو به کعبه منم آن که کعبه‎ ی دل‎ هاست



شعر روضه :


سرزمین کربلا یادش بخیر

نخل های سرجدا یادش بخیر

شور و حال جمع ما یادش بخیر

آن همه شور و نوا یادش بخیر 

درد ما بود و دوا یادش بخیر


در صف یوسف کلافی داشتیم

بین صحنت اعتکافی داشتیم

گریه و شور مضافی داشتیم

درد اگر هم بود شافی داشتیم

لطف سلطان بر گدا یادش بخیر


علقمه میخانه ی ما بود شکر

چشم ما جا پای آقا بود شکر

نیمه شب ها مثل رویا بود شکر

روضه و مرثیه برپا بود شکر

گریه ی پایین پا یادش بخیر


از حرم تا به حرم گریان شدیم

غصه دار قحطی باران شدیم

بهر زینب بی سر و سامان شدیم

روی تل بی جان شد و بی جان شدیم

چشم ما بود و بکا یادش بخیر


با زمین و آسمانت سوختیم

در هوای کاروانت سوختیم

پا به پای دخترانت سوختیم

سوختیم آقا به جانت سوختیم

سوختن با روضه ها یادش بخیر


کاروانی که به غربت مبتلاست

چند ماهی هست از شادی جداست

ظاهرا گر چه مسیرش کربلاست

باطنا قربانی کوی مناست

روزهای بی بلا یادش بخیر


کاروانی از تبار عرشیان

شیرخواره دارد و پیر و جوان

این خبر آتش زده بر آسمان

آل پیغمبر شده بی خانمان

آن دیار آشنا یادش بخیر


هر قدم تقدیر پرغم می شود

روزگار عشق در هم می شود

آسمان هم قامتش خم می شود

هر چه از ماتم بگویم می شود

حرمت آل عبا یادش بخیر


می رسد آ نروز که صدها نفر

نیزه می ریزند بر روی پسر

نه برایش جسم می ماند نه سر

نعره خواهد زد پدر با چشم تر

تو عصا بودی مرا یادش بخیر


می رسد روزی که بلوا می شود

شاه در گودال تنها می شود

یک نفر از سینه اش پا می شود

این که زیر تیرها جا می شود

بوده جان مصطفی یادش بخیر


می رسد روزی که در بازار شام

در زمان رد شدن از ازدحام

لحظه ای که سنگ می آید ز بام

عمه می گوید به زیر لب مدام

قد رعنایت اخا یادش بخیر




نظرات  (۰)

از نظرات خوب خود ما را بهره مند سازید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما