ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ما را سری ست گرم هوای تو یا حسین
آن هم سری که گشته فدای تو یا حسین
با این که عافیت طلبی در مرام ماست
ما راست اشتـیاق بلای تو یا حسین
خاصیّت غدیر ، در این بود که شدیم
تسلیم محض امر ولای تو یا حسین
حتمی ست حُسن عاقبت ما که از ازل
ما را نوشته اند به پای تو یا حسین
جا دارد این که کعبه بیاید به طوف ما
گر جان دهیم بین منای تو یا حسین
پیراهن حریر بهـشت برین نداشت
نوری که داشت رخت عزای تو یا حسین
شب های جمعه تا به سحر غبطه می خوریم
بر زائرانِ " کرببلای " تو یا حسین
در حسرت چکیدن اشکی که داشتیم
در جای جای صحن و سرای یا حسین
جز آتشی به حضرت موسی نشان نداد
آن کس که جلوه کرد برای تو یا حسین
هنگام قبض روح ، برایت به قتله گاه
آغوش باز کرد خدای تو یا حسین
فریاد استغاثه ی تو تا به عرش رفت
گر چه گرفته بود صدای تو یا حسین
وقتی کشیده شد ز سر شانه ات به جبر
آتش گرفت قلب ردای تو یا حسین
سجّاد روز دفن تو خم گشت ، ساعتی
در جستجوی چند هجای تو یا حسین
دل بست بعد فاطمه ، باد صبا چه زود !
بـر زلف روی نیزه رهای تو یا حسین