ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ذکر درود ما به روح پاک یاران
مردان مرد از نسل نور و جنس باران
آنان که با غیرت حماسه آفریدند
ابلیس را از تخت خود پایین کشیدند
بیست و دو بهمن شکوه ملت ماست
یعنی تجلی غرور و همت ماست
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻧﺨﻞ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭﯼ ها ثمر داد
باغ بهار آرزوها برگ و بر داد
پیر جماران مرشد ما شد در این راه
دنبال او مردان با ایمان و آگاه
در اوج سختی ها به پستی تن ندادیم
جان داده و خاتم به اهریمن ندادیم
از خون یاران غنچه ی توحید گل کرد
عشق و عدالت ؛ عزت و امید گل کرد
امروز روز بیعت و عهدی دوباره است
لبیک ما بر قلب اهریمن شراره است
ما از تبار خیبر و بدر و حنینیم
تا جان به تن داریم در خط حسینیم
" سید علی " در امتداد این مسیر است
بعد از " خمینی " مرشد و مولا و پیر است
در سایه ی وحدت ولایت پا گرفته است
اینگونه کار عاشقی بالا گرفته است
وحدت مرام و مکتب و اندیشه ی ماست
با عشق ماندن تا شهادت پیشه ی ماست
سر از خط فرمان مولا بر نداریم
دستی به جز دست خدا بر سر نداریم
تحریم ها در ما اثر دارد ؛ ندارد
دشمن ز عزم ما خبر دارد ؛ ندارد
تا خون سلمان در رگ ما ریشه دارد
این ملت از دشمن کجا اندیشه دارد
تا جرعه نوش جام عاشوراست این قوم
در موج خیز فتنه بی پرواست این قوم
" هیهات منا الذله " فریاد لب ماست
چون " لا اری الموت " حسینی مکتب ماست
ما درس غیرت از " ابوفاضل " گرفتیم
در بیکران لطف او ساحل گرفتیم
مردی که نامش یک جهان احساس دارد
عالم کجا مانند ما " عباس " دارد ؟
در این بهار عشق و ﺁﺯﺍﺩﯼ و ایمان
خالی ست هم جای امام و هم شهیدان