خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای حضرت معشوق ای لیلاترینم

من از همه پروانه ها شیدا ترینم

سنگ ملامت خورده ی عشق تو هستم

یعنی میان عاشقان رسواترینم

تو آیه های مصحف پیغمبرانی

بهر تلاوت کردنت شیواترینم

ای کیسه بر دوش سحرهای محله

مرد کریم سامرا ؛ آقاترینم

ما ریزه خوار دولت عشق تو هستیم

ای حضرت معشوق ای لیلاترینم


اندازه ی ما چشم تو دیوانه دارد

مجنون میان خانه ی ما خانه دارد


تو آشنای کوچه های آسمانی

بالاتر از فهم اهالیِ جهانی

فهمیدن شأن و مقام تو محال است

تو سرّ الاسرار نهان ، اندر نهانی

رد قدم های همیشه جاری ات را

تا مرزهای بی نهایت می رسانی

وقتی که می آیی کنار جانمازت

دنبال خود خیلی ملک را می کشانی

تو ابتدا و انتها اصلاً نداری

مثل خدایی و همیشه جاودانی


ای روشنی مطلق شب های تارم

پروردگار بی مثال هر چه دارم


من از مساکین قدیم سامرایم

از آن سوی دنیا چه آوردی برایم

این روزها که مرقدت گنبد ندارد

من یا کریم خاکی صحن شمایم

آقایی تو فرصت مسکینی ام داد

پس خوش به حال دست هایم که گدایم

دلداده ام بر آن نگاهت تا ببینم

این چشم هایت می کشاند تا کجایم

خیراتیِ دور سر سجاده ی توست

خاکستر بال و پر پروانه هایم


صبح ازل ما را گدایت آفریدند

مثل دخیل سامرایت آفریدند


ای بی نظیری که پر از آیات رازی

مثل خداوندی و از ما بی نیازی

هر صبح از بام بلند آسمان ها

با چشم های روشنت خورشید سازی

صد دل اسیر گردش نیمه نگاهت

باید به این چشمان شهلایت بنازی

جبریل را دیدیم با خیل ملائک

در آن بهشت صحن تان می کرد بازی

تو از همین قطعه زمین سامرا هم

فرمانروای سرزمین های حجازی


مرد بهشتیِ زمین ای بی مثالم

ای آب جاری کویر خشکسالم


نذر تو کردم این پر خاکستری را

این دست های خالی پشت دری را

دیشب دعا کردیم تا این که خداوند

هرگز نگیرد از تو ذره پروری را

شرح کمالات تو را یک روز خواندیم

دیدیم در تو سیره ی پیغمبری را

صد بار دنیا امتحان کرد و ندادیم

یک ذره از مهر امام عسگری را


ما خاکسار صبح و شام اهل بیتیم

فردای محشر هم غلام اهل بیتیم


امشب اگر دست شما بالا بیاید

امید آن داریم که آقا بیاید

دستی ببر بالا که در این فصل سرما

در خانه های ما کمی گرما بیاید

دستی ببر بالا که در این خشکسالی

آقای ما با هیبت سقا بیاید

دستی ببر بالا که در یک جمعه ی سبز

آن انتقام ظهر عاشورا بیاید

این روزها با ذوالفقار مرد کوفه

بهر تقاص چادر زهرا بیاید


امشب دلم سمت افق های ظهور است

چشم انتظار ظهـر فردای ظهور است




نظرات  (۰)

از نظرات خوب خود ما را بهره مند سازید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما