ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در طریقت زحمت بسیارها باید کشید
تا تقرب منت جام بلا باید کشید
یار ما بد نیست از ما یک ملاقاتی کند
گه کریمان را به بالین گدا باید کشید
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در طریقت زحمت بسیارها باید کشید
تا تقرب منت جام بلا باید کشید
یار ما بد نیست از ما یک ملاقاتی کند
گه کریمان را به بالین گدا باید کشید
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
شکسته بال ترینم، کبود می آیم
من از محلۀ قوم یهود می آیم
از آن دیار که من را به هم نشان دادند
به دست های یتیمت دو تکه نان دادند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ما سینه زنان رسم جنون باب نمودیم جان و سر خود هدیه به ارباب نمودیم از عمق درون ناله و فریاد نمودیم با سینه زدن زلزله ایجاد نمودیم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب هزار شکر که گشتم مقیم کوی حسین نماند در دل پر حسرت، آرزوی حسین خدا گواست نخواهم بهشت و حور و قصور اگر همیشه بود، منزلم به کوی حسین
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خُرم دل آن کس که عزادار حسین است
از صدق و صفا خادم دربار حسین است
از آتش فرداى قیامت بود ایمن
آن دیده که امروز گهر بار حسین است