خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۹۵ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

001

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

005

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت

وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت

فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش

هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر کس دچارت گشت پس زد چاره ها را

بیچاره ی خود کرده ای بیچاره ها را

خورشید را هم مشتری خویش کردی

مجذوب نورت کرده ای سیاره ها را

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به بزم ماتم جدّت ، بیا اباصالح

شده محرّم جدّت ، بیا اباصالح

شعار صبح ظهور تو یالثارات است

به زیر پرچم جدّت ، بیا اباصالح

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بیا ای دلیل دعای همه

و مقصود آقا بیای همه

جدا هستی از ما و همراه ما

غریب همه آشنای همه

مسافر کربلا

024

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد

همیشه در غم تو دیدگان تر دارد

دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد

خدا به سوختگان غمت نظر دارد

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وای بر آن کس که در این چند روز

بی خبر از قدرت چشم تر است

چشم تر گریه کنان حسین 

دادرس ما همه در محشر است

مسافر کربلا

027

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کنار کوه صفا هم دلش صفا نگرفت

کسی که زیر لوای حسین جا نگرفت

اگر چه سنگدلی خوب نیست بد هم نیست 

که خاک با همه ی نرمی اش جلا نگرفت

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ملائکه برات گریه ی مدام می کنند

برای روضه خوانی تو اهتمام می کنند

چقدر لقمه ی حلال وقف روضه می شود

چقدر خرج این محرم الحرام می کنند

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خون چرا از دوری خاکت نبارم ؟ کربلا

مانده‌ ام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا

گفته‌ اند از آسمان‌ ها ، من ولی از کودکی

در هوای بوی خاکت بی‌ قرارم کربلا

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


می شود سوخت و خاکستری آورد به دست

باید اینگونه شد و دلبری آورد به دست

یک شبی مرحمت گوشه ی چشمی باید 

تا که بتوان سحر بهتری آورد به دست

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بنویس روی صفحه قلم ... آه کربلا

آتش گرفت باز دلم ... آه کربلا

دوری ، شکستگی ، دل پر خسته از همه

خیره به قاب عکس حرم ... آه کربلا

مسافر کربلا

002

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


روضه خوان ها غالبا وقتی به منبر می رسند

با همان یک یا حسین از سر به آخر می رسند 

روضه ها را از پسر تحویل بابا داده و

از سر بر نیزه ی بابا به دختر می رسند

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حرکت از منا شروع شد و در تب کربلا به اوج رسید

روی لب های تشنه گل کرد و بر روی نیزه ها به اوج رسید

چارده قرن روضه شد حرکت ، چارده قرن از گلو رویید

باز لبیک گفت و مُحرم شد باز هم در منا به اوج رسید

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بهار تب زده قربانی خزان شده است

زمین بهانه ی نفرین آسمان شده است

سر مفسر قرآن به رحل نیزه نشست

چه خاک ها به سر خیل قاریان شده است

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کرببلاست غربت تلخ غریب ها 

فصل بلند ناله ی امن یجیب ها 

کرببلاست وادی از خودگذشتگی 

در موج خون حکایت شیب الخضیب ها 

مسافر کربلا

013

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شراره می‌ کشدم آتش از قلم در دست

بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست ؟

قلم که عود نبود ، آخر این چه خاصیتی است

که با نوشتن نامت شود معطر دست ؟

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


می زند آتش به قلبم ماجرای نیزه ها

دیده می شد محشری از لا به لای نیزه ها

مصحفی که جای آن بر شانه های عرش بود

عاقبت تقطیع شد در کربلای نیزه ها

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اشک من در ماتمت از آب زمزم بیشتر

با غمت من خوش ترم آقا بده غم بیشتر

لحظه های عمر من در داخل هیأت گذشت

در تمام سال مجنونم ، محرّم بیشتر

مسافر کربلا

034

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا
003
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بین نماز ، وقت دعا گریه می کنی

با هر بهانه در همه جا گریه می کنی

در التهاب آهِ خودت آب می شوی

می سوزی و بدون صدا گریه می کنی

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غرقیم در حدود تو غرقیم یا کریم

در بی کران جود تو غرقیم یا کریم

ما در ازل به پرسش سبز تو آمدیم

در حضرت وجود تو غرقیم یا کریم

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اینجا بساط غم فراهم می شود گاهی

حال جنون با گریه توام می شود گاهی 

اعجاز یا لطف شما سرشار می گردد 

چشمان من از اشک زمزم می شود گاهی

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از روز عهد ، روز ازل نه ، قدیم تر 

نشنیده ایم از تو کسی را کریم تر

اول تو با خدا به سخن لب گشوده ای 

موسی کلیم بوده ولی تو کلیم تر 

مسافر کربلا

016

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یک جهان روضه و یک ماه محرم داری

آه ، آقای غریبم ، چقدر غم داری

تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات

باز هم روضه ی ناخوانده به عالم داری

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به سینه مرهم زخم عزاست سینه زنی 

تسلی دل خون خداست سینه زنی 

سلاح اشک به کف سینه را سپر سازیم

که جوشن دل بی دست و پاست سینه زنی 

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ساربان غریب می‌ خواهی این همه مست را کجا ببری ؟

تشنه آورده‌ ای که آب دهی ، یا به سرچشمه‌ ی بقا ببری ؟ 

کعبه‌ ی هاج و واج را دیروز ، در معمای خود رها کردی

یک قبیله ذبیح آوردی غرق خون تا دل از مِنا ببری

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما