خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر روضه» ثبت شده است

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دوباره روضه ی با آب و تاب میگیرم

من از مراثی ام آخر جواب میگیرم 

سه روز کرده کفن چون تن تو را خورشید

عزا برای تو با آفتاب میگیرم 

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


قلبش شکسته بود و نگاهش به راه بود

پژمرده از ندیدن خورشید و ماه بود

با آنکه رنگ چادر او رفت در مسیر

از هر طرف اسیر هجوم نگاه بود

مسافر کربلا

018

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عکس زیبای نگارم شبی از قاب افتاد

و همان دم دل من از تب و از تاب افتاد 

خون او تا به زمین ریخت ، معطر شد دشت

اعتبار ختن و نافه و عناب افتاد 

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای تشنه که افتاده ای از مرکب عالی 

افتادی و شد خاک ز شانت متعالی 

ای کوه، عقیق است روان از جلواتت

یا خون شریفت زده بیرون ز زلالی 

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر صبح و ظهر و شام و سحر ضجه میزنی 

همراه اشک و سوز جگر ضجه میزنی 

سجاد خانواده ای و وقت نافله 

بر آخرین نماز پدر ضجه میزنی 

مسافر کربلا
001
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد

سجاده اش معطرِ با اشک ناب شد

او سید البکاء حسینیه ی خداست

گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بخوان به گوش سحرها اذان علی اکبر

بخوان دوباره برایم بخوان علی اکبر

لب ترک ترکت را به هم بزن اما

تکان نخور که نپاشد جهان علی اکبر

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


برای آینه بودن که انتخاب شدم

چو ماه مطلع انوار آفتاب شدم 

مرا هر آینه ذخرالحسین می خواندند

دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود

همان دم است که دلبر ز بَر جدا بشود 

خودت بگو که شدی مجتبای این صحرا

بگو چگونه پسر از پدر جدا بشود 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


او کعبه ی سروده ی هر انجمن شده است

او دلبر هزار اویس قرن شده است 

او "کلنا محمد" آقای کربلاست

گاهی علی و فاطمه ، گاهی حسن شده است 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غم تو سینه به سینه به این هزاره رسید

به گوشه گوشه ی عالم به هر کناره رسید 

پدر که خون تو را رو به آسمان پاشید

غمت به ماه و به خورشید و هر ستاره رسید 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شد مقدر که شود جامْ  حسن ، باده حسین

بنویسند حسن خوانده شود ساده حسین 

کربلا هست همان انک بالواد حسن

یا بقیع است همان خطه ی آباد حسین

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آهش میان هلهله ها ناپدید شد

از گریه ی بدون صدا نا امید شد

دیگر بلند نام تو را میزند صدا

او نوحه خواند و خالق طرحی جدید شد 

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فصل اشک و سوز و و آه از پرده ی دل میشود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل میشود 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی میکند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل میشود 

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما