غمی میان دل خسته ام شرر دارد | شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها | حسن لطفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

غمی میان دل خسته ام شرر دارد

دل شکسته ام اینگونه همسفر دارد

کبوتری که نشسته به روی ایوانم

دوباره آمده و از رضا خبر دارد

+ دوباره آمده ام تا به من بها بدهی | شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها | مجید تال

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دوباره آمده ام تا به من بها بدهی

مرا مریض کنی و مرا شفا بدهی

گره به کار من افتاده اِی کلید بهشت

خدا کند که به من فرصت دعا بدهی

گاه من را خطاب کن بانو | مناجات با حضرت معصومه سلام الله علیها | سید محمد رضا شرافت

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

نه جسارت نمی کنم اما ، گاه من را خطاب کن بانو

چیزی از دیگران نمی خواهم ، تو مرا انتخاب کن بانو

در کنار تو قطره ام اما ، تو مرا رهسپار دریا کن

در کنار تو ذره ام اما ، تو مرا آفتاب کن بانو

یا عَظیمَ المَن گناه آورده ام | مناجات با خدا | رضا تاجیک

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

یا عَظیمَ المَن ! گناه آورده ام

غافر التَوب ! اشتباه آورده ام

لا تُؤدِّبنی ، خودم شرمنده ام

تازه قلبم را به راه آورده ام

دلبر آن است که خون ریزد و تاوان ندهد | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | محمد سهرابی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دلبر آن است که خون ریزد و تاوان ندهد

یا اگر هم بدهد خون عزیزان ندهد

ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی

بکش امروز که جز تیغ تو فرمان ندهد

من عاشق محمدم و جار می زنم | مدح حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بى خانه زیر سایه ی دیوار خوش ترست

دیوانه بین کوچه و بازار خوش ترست

از هر چه بگذرم سخن یار خوش ترست

یعنى کلام حیدر کرار خوش ترست:

من عاشق محمدم و جار می زنم

السلام علیک یا ساقی | ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

 السلام علیک یا ساقی

 گوشه چشمی ، خراب آمده ام

 اشک هایم دخیل دامن تان

 زائر بارگاه میکده ام

عقل مجنون شود از این همه لیلایی تو | مدح حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | محمد بختیاری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

عقل مجنون شود از این همه لیلایی تو

من و از دور تماشای تماشایی تو

از قدم های تو روشن شده این قلب سیاه

نیست حتی خود خورشید به زهرایی تو

ای حضرت معشوق ای لیلاترینم | ولادت امام حسن عسکری علیه السلام | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ای حضرت معشوق ای لیلاترینم

من از همه پروانه ها شیدا ترینم

سنگ ملامت خورده ی عشق تو هستم

یعنی میان عاشقان رسواترینم

به احترام چشم هایت با دو پیمانه | مناجات با اهل بیت علیهم السلام | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

به احترام چشم هایت با دو پیمانه

سر می زنم هر روز میخانه به میخانه 

کافر نخوانیدم مسلمان همین دینم

من می روم مسجد ولى از راه بتخانه 

در میان جمعم اما باز غربت می کشم | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در میان جمعم اما باز غربت می کشم

جرم من این است که بار محبت می کشم

من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت

دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم

تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود | مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود

شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود 

نیست فرقی بین ربّ و عبدِ عین رب شده

گاه ذکرم یا رضا و گاه یا هو می شود

آخر عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | مصطفی هاشمی نسب

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آخر ، عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد

چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد

بنده ی خوب شدن بسته به یک غمزه ی توست

گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد

بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست | مدح حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام | حسن کردی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست

گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست

خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود

نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست

سفره ی هرکس که با عشق تو دمخور می شود | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | سید پوریا هاشمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب 

سفره ی هرکس که با عشق تو دمخور می شود

دائما از لطف زهرا مادرت پُر می شود

گوشه چشمت ناصبی را کرد مجنون الحسین

سنگ از خیمه نشینی شما دُر می شود

لب نگار که باشد رطب حرام بود | ولادت حضرت محمد و حضرت امام صادق علیهما سلام | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

لب نگار که باشد رطب حرام بود

زمان واجبمان مستحب حرام بود

فقیه نیستم اما به تجربه دیدم

بدون عشق ؛ مناجات شب حرام بود

در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند | ولادت حضرت محمد و حضرت امام صادق علیهما سلام | اسماعیل شبرنگ

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند

آثاری از طلوع محبت گذاشتند

با خلقت تو ای همه ی آبروی خلق

منّت سر اهالی خلقت گذاشتند

سکوت عقربه ها را زمان به وجد آمد | ولادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم | حسین سنگری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سکوت عقربه ها را زمان به وجد آمد

حضور سبز تو را آسمان به وجد آمد

قدم گذاشتی آهسته در دل دنیا

جهان به شوق در آمد، جهان به وجد آمد

حال ما بی تو شبیه است به باران بودن | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | سید پوریا هاشمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

حال ما بی تو شبیه است به باران بودن 


می خورد از جهتی هم به بیابان بودن
  

مثل باران ز غم یار فقط باریدن
 

چون بیابان نفس افتاده و بی جان بودن  

بیا که دست زمین را به آسمان بدهی | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | محمد بیابانی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بیا که دست زمین را به آسمان بدهی

به جسم مرده ی این روزگار جان بدهی

دوباره جمعه ای آمد که باز بی تو گذشت

بگو ز مأذنه ی کعبه کِی اذان بدهی

از خدا آمده ام تا به خدا برگردم | زیارت حضرت امام حسین علیه السلام | مجید تال

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از خدا آمده ام تا به خدا برگردم

پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم؟

می روم پشت سرم آب مریز ای مادر

وطن مادری آنجاست ، چرا برگردم؟

اگر چه تو طبیبی و دوا درست می کنی | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

اگر چه تو طبیبی و دوا درست می کنی

کمی برای خیر ما بلا درست می کنی 

از این طرف همیشه بارها خراب می کنم

از آن طرف همیشه بارها درست می کنی 

آسمان است و خسوف قمرش معلوم است| شهادت حضرت امام رضا علیه السلام | محمد فردوسی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آسمان است و خسوف قمرش معلوم است

غربت بی حد او از سفرش معلوم است

کوله بار سفر آخرتش را بسته

از مناجات و نماز سحرش معلوم است

در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست | مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست 

هیچ کس از لطف تو در این حرم مأیوس نیست

شکرِ حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست 

واقعا بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست

بازار اگرچه پر شده از سم فروش ها | غزل اجتماعی به مناسبت ماه محرم | سید محمد حسینی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بازار اگرچه پر شده از سم فروش ها

اما دلم خوش است به مریم فروش ها

شاد از خریدن غم عشقم ولی دریغ

غمگینم از تجارت ماتم فروش ها

هر صبح و ظهر و شام و سحر ضجه میزنی | شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام | علیرضا خاکساری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هر صبح و ظهر و شام و سحر ضجه میزنی 

همراه اشک و سوز جگر ضجه میزنی 

سجاد خانواده ای و وقت نافله 

بر آخرین نماز پدر ضجه میزنی 

بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد | شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد

سجاده اش معطرِ با اشک ناب شد

او سید البکاء حسینیه ی خداست

گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند | مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام | سید حمید رضا برقعی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند

همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند

گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت

ماه از میسره ، خورشید هم از میمنه رفت

گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام - عید غدیر | محمد جواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود

چنگی به دل نمی زد اگر مرتضی نبود

ما را نوشته اند گدایان مرتضی

بر روی سینه حک شده این لوح یاد بود

این چنین احساس کردم بین رؤیا بارها | مناجات با حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | محمد فردوسی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

این چنین احساس کردم بین رؤیا بارها

می زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها 

خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب

سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها