خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت» ثبت شده است

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

     

          خدا حقیقت نـور است و مظهرش زهراست

نبی عصـــاره ی قــرآن و کــوثـرش زهراست

چه غم که قلّه ی امکان شود به طـوفان غرق

علـی سفینه ی نوح است و لنگرش زهراست

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شکر می گویم خدا را چون که خوان فاطمه

باز هم گسترده شد بر شیعیان فاطمه 

فاطمیّه آمد و دست مرا زهرا گرفت

تا که باشم چند روزی میهمان فاطمه 

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


لحظه های عاشقی پیش تو معنا می شود

قطره با یک گوشه ی چشم تو دریا می شود

از کرامات تو آوردند در تاریخ که

دختر نه ساله ای امّ ابیها می شود

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گریه گره گشای تو هفتاد و پنج روز

رفتن شده بنای تو هفتاد و پنج روز

روح الامین برای تو روضه می آورد

این خانه شد حرای تو هفتاد و پنج روز

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دوبـاره شد وجود من اسیر و مبتلای تو

مثل همیشه این قلم دم زند از وفای تو

عرض ادب به ساحت شما روانه می کند

قافیه های شعر هم خلق شده برای تو !

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چشم تو کعبه ی همه حاجات حیدر است

گلخنده ات صفای مناجات حیدر است

مادر ، تو گفته ای که فدایی حق شدن

راه رسیدن به ملاقات حیدر است

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

بین روضه می شود حس چون حضور فاطمه

بیت الاحزان است هیأت یا که طور فاطمه

ساده و خلوت ولی خیر کثیر عالم است

روضه های خانگی و جمع و جور فاطمه

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در میان جمعم اما باز غربت می کشم

جرم من این است که بار محبت می کشم

من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت

دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم

مسافر کربلا

001

" جهت دریافت گلچین مراسم های شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به ادامه ی مطلب مراجعه فرمایید "


مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حرف از وصیت های آخر میزنی بابا

از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا

این لحظه ها یاد گذشته کرده ای انگار

حرف از وصیت های مادر میزنی بابا 

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


قلبش شکسته بود و نگاهش به راه بود

پژمرده از ندیدن خورشید و ماه بود

با آنکه رنگ چادر او رفت در مسیر

از هر طرف اسیر هجوم نگاه بود

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غمگین تر از پاییزم و ابر بهارم

از من گرفته کربلا دار و ندارم

ماندم تک و تنها در این شهر مدینه

رفته است دیگر دلخوشی از روزگارم

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صورتی زرد شده وقت سفر معلوم است

آتش سینه ای از دیده ی تر معلوم است 

به خودش روی زمین مثل پدر می پیچد

از همین صحنه ، غم زهر و جگر معلوم است 

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گر چـه امشب پـیـکـرم می سوزد از زهـر جفا

خـوب شـد ، راحـت شـدم از غصّه هــای کــربـلا

روضـه خــوانِ کــربـلا و مـــادرم زهـــرا شـدم

سوخـتــم از مــاجـــرای پـهـلـوی خـیــر النـســا

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کسی که کودکی اش راس ساعت سر بود

رسیده بود به حرفی که حرف آخر بود

تمام خاطره ی کودکی این آقا

پر از حضور غریب گلو و خنجر بود

مسافر کربلا

 

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در میان قنوت چشمانم

عکس یک قبر خاکی افتاده

سنگ غربت شکسته بغضم را

دیده ام  صبر خود ز کف داده

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نگاه کودکی ات دیده بود قافله را

تمام دلهره ها را ، تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات ، می خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دلی شکسته و چشمی ز گریه ، تر دارم

گشوده ام پر اگر نیت سفر دارم

اگر چه ماه محرم خزان شدم اما

همیشه چند دهه روضه در صفر دارم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هی دست می‌ رود به کمرها یکی یکی

وقتی که می‌ رسند خبرها یکی یکی 

خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا

وقتی که می‌ رسند پسرها یکی یکی 

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نفس نفس زدنم را حسین می بیند

جراحت بدنم را حسین می بیند

نحیف هستم و آتش به جانم افتاده

و شعله های تنم را حسین می بیند

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما