به غمزه ای نظرت صد مه و ستاره کشید | شهادت حضرت امام صادق علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

به غمزه ای نظرت صد مه و ستاره کشید

نظاره ی تو ابوحمزه و زراره کشید

غریب هستی و چون مادرت نشد آقا

سر مزار شما گنبد و مناره کشید

عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد | مناجات با خدا | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد

روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد

اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت

بنده ات تطمیع شد ، غافل شد و اغفال شد

+ صحبت از دستی که رزق خلق را می‌ داد شد | ایام فاطمیه | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

صحبت از دستی که رزق خلق را می‌ داد شد

هر کجا شد حرف از بانو ، به نیکی یاد شد

گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرد

از پر سجاده‌ اش روح‌ القدس ایجاد شد

از وقار عمه جان خود حجاب آموخته | مصیبت حضرت رقیه سلام الله علیها | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از وقار عمه جان خود حجاب آموخته

او مؤدب بودنش را از رباب آموخته

با دو دست بسته تا شامات را یکسر گرفت

رزم را از فاطمه از بوتراب آموخته

چقدر با شعف و تاب و تب شهید شدند | مدافعان حرم | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چقدر با شعف و تاب و تب شهید شدند

برای دختر شاه عرب شهید شدند

برای حفظ حرم سینه را سپر کردند

شبیه عابس و حر و وهب شهید شدند

+ چه با وقار از آن ازدحام برمی گشت | مصیبت حضرت علی اصغر علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چه با وقار از آن ازدحام برمی گشت

نبرد تن به تنش شد تمام برمی گشت

عموی کوچک سادات ؛ حاجی عشق است

ز طوف صاحب بیت الحرام برمی گشت

میان هلهله سینه مجال آه نداشت | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

میان هلهله سینه مجال آه نداشت

برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت

درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش

شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت

مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست | مناجات با خدا | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست

چرا که سهمیه ام غیر روسیاهی نیست

همیشه غیر تو را کرده ام طلب از تو

ببخش ! نیت و مقصود من الهی نیست

غزل فریضه ی عشق است و از نوافل نیست | ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

غزل فریضه ی عشق است و از نوافل نیست

بهشت با غزل مدح تو معادل نیست

به موی تو شب و با روی تو سحر کردم

کسی که دل به تو نسپرده است بیدل نیست

جمعه شد تا باز جای خالی تو حس شود | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

جمعه شد تا باز جای خالی تو حس شود

تا شقایق باز دلتنگ گل نرگس شود

آفتاب پشت ابرم ! نام تو دارم به لب

خواستم نور تو گرمی بخش این مجلس شود

دیوان شاعران همه از عشق دم زدند | شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دیوان شاعران همه از عشق دم زدند

یعنی برای شرح نگاهش قلم زدند 

بدکاره هم به یُمن سجودش انابه کرد

بعدش غزل غزل همه حرف از صنم زدند 

چشم هایش همه را یاد خدا می انداخت | شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

چشم هایش همه را یاد خدا می انداخت

لرزه بر جان و دل تک تک ما می انداخت

پا برهنه همه بر بُشر شدن مشتاقیم

نظری کاش که بر ما ، گذرا می انداخت

+ آسمانی می شوم پر می کشم | مدح و ولادت حضرت امام جواد علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

باده را تا آخرش سر می کشم

آسمانی می شوم پر می کشم

نعره ی مستانه دارم در گلو

مست کردم تا بیابم آبرو

در هر فراز نام تو را ذکر میکنم | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

همراه با زیارت زیبای جامعه

در هر فراز نام تو را ذکر میکنم

"یا إهدنا الصراط"ِ نماز مقربین

در هر نماز نام تو را ذکر میکنم

+ تمام اهل نظر بر تو التجا بکنند | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

تمام اهل نظر بر تو التجا بکنند

به نام پاک نقی خاک را طلا بکنند

هنوز بردن نامت کمال بی ادبی است

به لفظ "حضرت آقا" تو را صدا بکنند

شکست بال و پرش آسمان تکان می خورد | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

شکست بال و پرش آسمان تکان می خورد

ز درد روی تنش ، رنگ ارغوان می خورد

میان بستر خود او ز درد می پیچید

گره به کار اهالی آسمان می خورد

نگاه آسیه ها محو در قداست اوست | وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

نگاه آسیه ها محو در قداست اوست

حیا، ادب شده ی مکتب نجابت اوست

به شأن و رتبه ی او غبطه میخورد مریم

دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

گریه گره گشای تو هفتاد و پنج روز | ایام فاطمیه | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

گریه گره گشای تو هفتاد و پنج روز

رفتن شده بنای تو هفتاد و پنج روز

روح الامین برای تو روضه می آورد

این خانه شد حرای تو هفتاد و پنج روز

بین روضه می شود حس چون حضور فاطمه | ایام فاطمیه | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

بین روضه می شود حس چون حضور فاطمه

بیت الاحزان است هیأت یا که طور فاطمه

ساده و خلوت ولی خیر کثیر عالم است

روضه های خانگی و جمع و جور فاطمه

جز بر آن تیغ دو ابروی تو سر نفروشم | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

جز بر آن تیغ دو ابروی تو سر نفروشم

غرقه ی درد ، ولی زخم جگر نفروشم

زندگی بی نمک روضه ی تو شیرین نیست

نمک شور تو بر کوه شکر نفروشم 

او اهل گریه بود و دو چشم نجیب داشت | شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

او اهل گریه بود و دو چشم نجیب داشت

با نام مجتبایی اش انسی عجیب داشت 

او هم کریم بود و به هنگام بخششش

خورشید و ماه یا که ستاره به جیب داشت 

دوباره روضه ی با آب و تاب میگیرم | شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دوباره روضه ی با آب و تاب میگیرم

من از مراثی ام آخر جواب میگیرم 

سه روز کرده کفن چون تن تو را خورشید

عزا برای تو با آفتاب میگیرم 

بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد | شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد

سجاده اش معطرِ با اشک ناب شد

او سید البکاء حسینیه ی خداست

گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

برای آینه بودن که انتخاب شدم | مصیبت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

برای آینه بودن که انتخاب شدم

چو ماه مطلع انوار آفتاب شدم 

مرا هر آینه ذخرالحسین می خواندند

دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم 

دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود | مصیبت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دمی که جان ز تن محتضر جدا بشود

همان دم است که دلبر ز بَر جدا بشود 

خودت بگو که شدی مجتبای این صحرا

بگو چگونه پسر از پدر جدا بشود 

او کعبه ی سروده ی هر انجمن شده است | مدح و مصیبت حضرت علی اکبر علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

او کعبه ی سروده ی هر انجمن شده است

او دلبر هزار اویس قرن شده است 

او "کلنا محمد" آقای کربلاست

گاهی علی و فاطمه ، گاهی حسن شده است 

غم تو سینه به سینه به این هزاره رسید | مصیبت حضرت علی اصغر علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

غم تو سینه به سینه به این هزاره رسید

به گوشه گوشه ی عالم به هر کناره رسید 

پدر که خون تو را رو به آسمان پاشید

غمت به ماه و به خورشید و هر ستاره رسید 

شد مقدر که شود جام حسن ، باده حسین | مصیبت حضرت قاسم علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

شد مقدر که شود جامْ  حسن ، باده حسین

بنویسند حسن خوانده شود ساده حسین 

کربلا هست همان انک بالواد حسن

یا بقیع است همان خطه ی آباد حسین

آهش میان هلهله ها ناپدید شد | مصیبت حضرت رقیه سلام الله علیها | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آهش میان هلهله ها ناپدید شد

از گریه ی بدون صدا نا امید شد

دیگر بلند نام تو را میزند صدا

او نوحه خواند و خالق طرحی جدید شد 

فصل اشک و سوز و و آه از پرده ی دل میشود | مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

فصل اشک و سوز و و آه از پرده ی دل میشود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل میشود 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی میکند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل میشود