خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۶۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف» ثبت شده است

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هوای عاشقی این روزها چه سنگین است

غروب جمعه ی بی تو چقدر غمگین است

طلوع جمعه سرم با امید تو بالاست

غروب جمعه سرم نا امید پایین است

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای امید نا امیدان سرای روزگار

ساحلی امن است آغوشت برای روزگار 

در میان آشنایان هم غریب افتاده ای 

نیستی و در نمی آید صدای روزگار

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در کنار تو وجودم به خدا نزدیک است

هرکه نزدیک خدا شد به شما نزدیک است

تو خودت حافظ من باش به یغما نروم

دام ابلیس به من در همه جا نزدیک است

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 ای همیشه شهد یادت از عسل ها بیشتر

من به دنبال تو هستم در غزل ها بیشتر

هر چه می گویند با یک گل نمی آید بهار

من دلم می گیرد از ضرب المثل ها بیشتر

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تو از سر تا قدم حُسن خدایی ، دوستت دارم

تو تنها آرزوی مصطفایی ، دوستت دارم

تو با سوز درون خود ، چراغ قبر زهرایی

تو از قلب علی مشکل گشایی ، دوستت دارم

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رسیده‌ ام به چه جایی ... کسی چه می‌ داند

رفیق گریه کجایی ؟ کسی چه می‌ داند

میان مایی و با ما غریبه‌ ای ... افسوس

چه غفلتی ! چه بلایی ! کسی چه می‌ داند

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


خورشید پشت ابر ! نشانی به ما بده

ای ماه ! مژده ی رمضانی به ما بده

مثل نسیم صبح از این جا گذر کن و

باد صبای مشک فشانی به ما بده

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آمده ماه خدا ، حضرت دلدار بیا

از پسِ پرده ، گل حیدر کرار بیا

بی تو اصلا به مناجات صفا نیست که نیست

شده دیوار غمت بر سرم آوار ، بیا

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز حسرت به دلم ماند و نیامد یارم

او چه کرده است ندانم همه شب بیمارم

نیت روزه نمودم که به مِی لب نزنم

یاد رخساره ی تو شد سبب افطارم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دل بسته ام مرا ز سر خویش وا مکن

از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن

هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر

گویم گرفته ای ز عنایت رها مکن

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عشق از سرای این دل من پا نمی شود

مجنون دلش به جز سوی لیلا نمی شود

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حُسن شما نبود که دلبر نداشتیم

بهره ز خانواده ی کوثر نداشتیم

در فصل انتظار فرج شکر می کنیم

جز سایه ی ولای تو بر سر نداشتیم

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یا دم هوی کسی یا دم تیغ دو سری

بر دل خسته دلان می کند آخر اثری

سال ها حلقه زدم بر در میخانه ی تو

که مگر بوسه زنم دست تو را پشت دری

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


لب ما و قصه‌ ی زلف تو ، چه توهمی ! چه حکایتی !

تو و سر زدن به خیال ما ، چه ترحمی ! چه سخاوتی !

به نماز صبح و شبت سلام ! و به نور در نَسَبت سلام !

و به خال کنج لبت سلام ! که نشسته با چه ملاحتی !

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


جمعه شد تا باز جای خالی تو حس شود

تا شقایق باز دلتنگ گل نرگس شود

آفتاب پشت ابرم ! نام تو دارم به لب

خواستم نور تو گرمی بخش این مجلس شود

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بازآ که مرا بی تو نه روز است و نه سال است

ای ماه ، مرا هفته ی بی دوست وبال است

یک مرحله از سیر جنون نیز خموشی است

بگذار بگویند که مجنون تو لال است

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مباد لحظه ای از یادتان جدا باشم

خدا کند همه ی عمر با شما باشم

مرا رها مکن از آستانه ات آقا

رضا مشو که ز درگاه تو جدا باشم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دنیای با حضور تو دنیای دیگری است

 روز طلوع سبز تو فردای دیگری است

بوی بهشت می وزد از کوچه باغ ها

 خاک زمین بهاری گل های دیگری است

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دلم دوباره خبر می دهد ظهور تو را

بدون فاصله حس می کنم حضور تو را 

به من مگو که نرفته چگونه باز آید

مسیر جاده خبر می دهد عبور تو را 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


برای شعله کشیدن شراره لازم نیست

برای روی تو دیدن نظاره لازم نیست 

بیا به بال دعا پر کشیم تا کویش

که بهر دیدن او راه چاره لازم نیست 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 تقصیر ماست غیبت طولانی شما

بغض گلو گرفته ی پنهانی شما

 بر شوره زار معصیتم گریه می کنی

 جانم فدای دیده ی بارانی شما

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دل مرده ام ز خاک درت زنده می شوم

با مِهر تو  چو  مهر ، فروزنده می شوم

چون در حریم خویش مرا راه می دهی

از جرم خویش و لطف تو شرمنده می شوم

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 حال ما دنیا نشینان بی تو اصلاً خوب نیست

بی تو در دنیای ما جز فتنه و آشوب نیست

باغ های این حوالی را همه سرما زده

دور از خورشید هرگز حاصلی مرغوب نیست

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


این دل آلوده ام دلبر نمی خواهد مگر؟!

حضرت صاحب زمان نوکر نمی خواهد مگر؟!

بال پرواز مرا سوزاند نارِ معصیت

مرغِ دل تا بامِ دلبر، پر نمی خواهد مگر؟!

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دل که با دلبر نباشد چشم تر بی فایده است

دیدگان خواب را شوق سحر بی فایده است

از فراق آزرده ای فکر راه چاره باش

بی عمل هِی صحبت از خون جگر بی فایده است

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در انتظار طلعت صبح وصال تو

دل می‌ طپد به شوق طلوع جمال تو 

با غفلتی که هست همیشه ز سوی ما

اصلاً نکرده‌ایم مراعاتِ حال تو

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حال ما بی تو شبیه است به باران بودن 


می خورد از جهتی هم به بیابان بودن
  

مثل باران ز غم یار فقط باریدن
 

چون بیابان نفس افتاده و بی جان بودن  

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بیا که دست زمین را به آسمان بدهی

به جسم مرده ی این روزگار جان بدهی

دوباره جمعه ای آمد که باز بی تو گذشت

بگو ز مأذنه ی کعبه کِی اذان بدهی

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اگر چه تو طبیبی و دوا درست می کنی

کمی برای خیر ما بلا درست می کنی 

از این طرف همیشه بارها خراب می کنم

از آن طرف همیشه بارها درست می کنی 

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


این چنین بر دلم افتاد به امّید خدا 

 غم نخور می رسد امداد به امّید خدا

چه قدَر عقده در این سینه ی ما جمع شده

عقده ها می شود آزاد به امّید خدا

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما