خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام» ثبت شده است

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مست از سبوی دلبرم ، از این چه بهتر !

سرخوش ز جام کوثرم ، از این چه بهتر !

چیزی ندارم محضر حیدر بیارم

غیر از دو چشمان ترم ، از این چه بهتر !

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عهدی شکسته شد غم آن ماجرا که هست

مَن کنتُ را غدیر نخواندی ، منا که هست

پیمان ببند فرصت قالو بلی که هست

" باشد علی خدا نه ، ولی ناخدا که هست

بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست "

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غم به دل آموختم تا بلکه غمخوارش شوی

شیشه ی دل را شکستم تا خریدارش شوی

در غمت بیمار شد دل تا پرستارش شوی

بر سر بالین من بنشینی و یارش شوی

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رسیده اند سه تایی سرِ قرار نجف

پیمبر و اسد الله و کردگار نجف

کنار حضرت ایوان سر مزارِ علی

خدا گذاشته با جسم خود قرار نجف

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گره به کار فتاده ، گره گشاى همه

صدات می زنم اى " اسمه دوا " ى همه

اگر غلام تو هستند من غلام همه

اگر گداى تو هستند من گداى همه

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اگر لازم شود حرف از دهان بیرون نمی آید

که بی اذن علی تیر از کمان بیرون نمی آید

علی را گر که بردارند از بین شهادت ها

صدا از بند بند این اذان بیرون نمی آید

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بوده ای از ابتدا ، در همه ی ماسوا

پلک که بر هم زدی ، کون و مکان شد بنا

از دم تو آدمی ، خلق شد و کردگار

رو به رخت کرد و گفت : دست خدا ، مرحبا

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باید از جهلِ عدو تدبیر را بیرون کشید

از نماز و حجّشان تکفیر را بیرون کشید

یک نگاهی هم به بطن بای بسم الله کرد

از دلِ آیات حق تفسیر را بیرون کشید 

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر می کنم

این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اگر تو را نداشتم ، بدان خدا نداشتم

آری خدا نداشتم ، اگر تو را نداشتم

نبود اگر کرامتت ، نبود اگر طبابتت

هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چیزی به جز نامت برای ما سند نیست

جز حرف عاشق هیچ چیزی مستند نیست

این خانه لو رفته ست در جمع گدایان

اینجا کسى که دست خالى می رود نیست

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دل که با حال و هوای تو هوایی باشد

مقصد راه قرار است رهایی باشد

دوستت دارم و سلمان به همه ثابت کرد

عاشقت فرق ندارد که کجایی باشد

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به کجا برم سر خام خود که به شعله‌ ای بخرد مرا

به کجا کشم لب خام خود که به عالمی ببرد مرا

به خدا که او نرود ز دل به فسون مردم منفعل 

نرود برون همه ز آب و گل ، چه کُشد مرا چه کِشد مرا

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در تن من جان علی ست ، خون به شریان علی ست

هر طپش قلب من ، ذکر علی جان علی ست

پتک به غم‌ ها بکوب ، بر دف تقوا بکوب

مست شدی پا بکوب ، مرشد مستان علی ست

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سرّ توحید احمدی این است : که علی را فقط خطاب کند

عرصه‌ ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند

آی مرحب ! برو کنار بایست ، هدف انگار کندن در نیست

شیر حق این چنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز امشب بیقرار حضرت دلبر شدم

تشنه ی جام شرابِ ساقی کوثر شدم

یا علی گفتم صد و ده مرتبه ، دل تا نجف

پر کشید و بعد از آن هم زائر حیدر شدم

مسافر کربلا

02

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عالم فدای خاک درت یا ابوتراب

هستم اسیر و در به درت یا ابوتراب

امشب ملائکه همگی صف کشیده اند

بهر طواف دور سرت یا ابوتراب

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد

نقطه بودم حب حیدر دور من پرگار شد

معصیت کردم ولی هر بار دستم را گرفت

اولش ستار شد ، بعدش خودش غفار شد

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب 


من که دائم پای خود دل را به دریا می‌ زنم

پیش تو پایش بیفتد قید خود را می‌ زنم

کعبه ای در سینه ام دارم که زایشگاه توست

از شکاف کعبه گاهی پرده بالا می‌ زنم

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از همان روزی که زلف یار را کج ساختند

ذوالفقار این تیغ معنادار را کج ساختند

زلف یار در حجاب و ذوالفقار در نیام

علتی دارد که این آثار را کج ساختند

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


"بدر" یادش مانده آن روزی که می‌ لرزاندیش

آن رجزهایی که می‌خواندی و می‌ ترساندیش

ذوالفقارت شکل "لا" با دسته‌ ای کوتاه بود

"لا اله" آن روز در دستان "الّا الله" بود

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی

از ازل چرخانده دل ها را خدا ، سوی علی

او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند

دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


امشب دوباره شاعرت لوح و قلم دارد ، علی !

بر دوش هر قافیه اش چندین علم دارد ، علی !

در ای نکه من دیوانه ام ، عبد در میخانه ام

شمعی و من پروانه ام ، جای قسم دارد علی ؟

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از جلوه ی جمال تو باران درست شد

از خشم تو ، جلال تو ، طوفان درست شد

ته مانده ی گِل تو شده ابتدای من 

از خاک تو حقیقتِ انسان درست شد

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر کجا مجلس مدح تو به پا مى گردد

اشک شوق از قفس دیده رها مى گردد

با شما مى شکفد غنچه اگر مى شکفد

یا که برگى اگر از شاخه جدا مى گردد

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سفره ی احسانتان تا این که برپا می شود

لفظ شیعه با کرامات تو معنا می شود

در بساط واژه های ذهن خود دنبال عشق

هر چه می گردم فقط نام تو پیدا می شود

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شیرش حلال آنکه مرا خاک پاش کرد

نانش حلال آنکه مرا مبتلاش کرد

هر آنچه می دهد کرمش کم نمی شود

باید کریم بلکه کرم را گداش کرد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز مرغ غزلم میل پریدن دارد

تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد

نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی

باده از دست یدالله چشیدن دارد

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مولا اگر نبود ، ولایت نداشتیم

روز حساب ، باب شفاعت نداشتیم 

عاشق نمی شدیم اگر مرتضی نبود

نسبت به اهل بیت ارادت نداشتیم 

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما